مسلما همه پهنه ایران اسلام از دوران سلطه آمریکا بر این کشور زخمهایی به تن دارد و دیار کریمان نیز از این اوضاع بی نصیب نبوده است.
به گزارش “راه آرمان” عده ای ساده لوحانه یا مغرضانه همواره بر طبل ایجاد ارتباط دوستانه با آمریکا می کوبند؛ آنها بر این باورند اگر از در صلح و دوستی درآییم آمریکا دست از رفتار ظالمانه خود بر علیه مردم ایران بر می دارد.
اما شاید مرور خاطرات دوران سرسپردگی ایران نسبت به آمریکا برای این افراد خالی از لطف نباشد تا بدانند ماهیت استکباری آمریکا هیچگاه تغییر نمی کند حتی اگر حاکمان چونان دوران پهلوی غلامان حلقه به گوش آمریکا باشند و مردم دم نزنند.
مسلما همه پهنه ایران اسلام از دوران سلطه آمریکا بر این کشور زخمهایی به تن دارد و دیار کریمان نیز از این اوضاع بی نصیب نبوده است؛ یکی از مکانهایی که آمریکایی ها در کرمان تحت سلطه خود درآورده بودند معدن مس سرچشمه بود.
در این زمان بیشتر مهندسهای ایرانی توسط رژیم پهلوی برکنار شدند و به جای آنها از مستشاران آمریکایی استفاده کردند که آنها با رفتارهای تحکمآمیز مردم را تحقیر میکردند و هیچ ارزشی برای مردم قائل نبودند و این موضوع در خاطرات کارکنان صنعت مس کرمان کاملا مشهود است.
انتقال سگ مریض آمریکایی با آمبولانس مخصوص به کرمان
اصغر ميرزا عليان به مدت ۱۸ سال استاد كار معدن مس بوده كه حدود ۵ سال از آن در دوره پهلوي بوده، وی در کتاب انقلاب اسلامی در رفسنجان که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده از وضع فرهنگي حاكم بر معدن و رفتار آمريكاييها چنين ميگويد:
«از سال ۱۳۵۲ به سرچشمه رفتم و مشغول كار شدم. تمام كارهاي سرچشمه زير نظر كارشناسان آمريكايي بود. زماني كه جهت بازديد از بناي خانههاي مهندسين و كارشناسان ميرفتم، خجالتآور بود. دستشوييها رو به قبله بود. سگ مخصوص آمريكاييها از خانهها حفاظت ميكردند. خوردن مشروبات الكلي و جشنهاي مفتضح و مبتذل در حد گفتن نيست. سالن آمفيتئاتر پر از مشروبات و آلات لهو و لعب بود… امنيت شغلي در بين كارگران در زمان شاه بسيار كم بود به محض حرف زدن و اعتراض بلافاصله بيرون ميكردند كسي جرأت اعتراض نداشت حتي در صورت مريض شدن سگ آمريكايي آمبولانس مخصوص با راننده به كرمان جهت مداوا فرستاده ميشد ولي اگر كارگري مريض ميشد به زور به درمانگاه برده ميشد.»
حذف متخصصین ایرانی از امورات معدن مس سرچشمه
همچنین رمضان جمالي پاقلعه كه مدتي به عنوان مترجم مجتمع مس سرچشمه مشغول كار بوده و به دليل مسئوليتاش ارتباط نزديكي با خارجيان داشت و يكبار نيز به خاطر دفاع از حقوق يك كارگر با رئيس حفاظت سرچشمه درگير شد و تا آستانه اخراج پيش رفت، وضع فرهنگي و سياسي حاكم بر اين مجتمع را چنين توصيف ميكند:
« اگر خيليها معني سلطه را از ديگران شنيده بودند و دينزدايي را تا حدي احساس ميكردند ما خود در متن سلطه قرار داشتيم و آمريكاييها در سرچشمه همه كاره بودند و روحانيت اجازه ورود به سرچشمه را نداشتند. وضعيت كارگران در سرچشمه بسيار بد و اسفناك بود و آنچه بيش از هر چيز آنها را رنج ميداد سلطه كامل كارفرمايان آمريكايي بر آنها بود… اگر آمريكايي از كارگري خوشش نميآمد او را اخراج ميكردند هيچ مقامي نميتوانست از او دفاع كند. در مجتمع مس سرچشمه خفقان و سلطه بيش از حد آمريكاييها كارگران به صف تظاهرات و مبارزه كشيد. رفتار آمريكاييها با كاركنان مثل رفتار ارباب با رعيت خود بود با اين تفاوت كه ارباب با رعيت از يك مليت و فرهنگ هستند حال آنكه دردآور است با مليت و فرهنگ بيگانه چنين رفتاري داشتند. متخصصين و تحصيلكردهترين افراد ايراني اجازه دخالت در كارها را نداشته تا چه برسد به كارگران. گرچه ايرانيان با درايت و زيركي رموز كار را تا حدي دريافتند.»
برای بررسی دیگر جنایتهای آمریکایی در کرمان به سراغ سید محمدعلی گلاب زاده تاریخ شناس کرمانی رفتیم؛
قتل نماینده تام الاختیار مصدق در کرمان ارمغان کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد/ به آتش کشیده شدن مغازه های چهارراه کاظمی در جریان کودتا
وی با اشاره به کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ توسط آمریکایی ها بیان کرد: این امر بدیهی است که این کودتا لطمه قابل توجهی به تمامیت ارضی، استقلال و ارزش های ملی ما زد اما مردم کرمان نیز در این رهگذر بی نصیب نبودند؛ چرا که اگر این کودتا صورت نمی گرفت، قتل سرگرد سخایی رئیس شهربانی کرمان که نماینده تام الاختیار مصدق بود در کرمان صورت نمی گرفت.
این تاریخ شناس کرمانی توضیح داد: اگر این کودتا اتفاق نمی افتاد؛ فرماندهی لشکر کرمان در مقابل رئیس شهربانی سرگرد سخایی آن برخورد زشت و بد را نداشت و زمینه ای به وجود نمی آمد که تعداد زیادی از مغازه ها و مطب ها در چهار راه کاظمی شهر کرمان به آتش کشیده شوند و حوادث دیگر موجب لطمه قابل توجه به مردم کرمان نمی شد.
انتهای پیام/
بدون دیدگاه