بهشت اجابت | راه آرمان کرمان

به گزارش راه آرمان، خورشید با صدای نقاره خانه طلوع میکند و انگار اولین سلام را به حضرت شمس الشموس میدهد تا اذن بگیرد برای اینکه روشنای روز را به محبین حضرتش هدیه کند. همه چشم انتظار و بی تاب دیدار یار و مشهدالرضا(ع) مشتاق زائران. هر کوچه و گذر شهر با ایستگاه شادی و ریسه‌های رنگی و شیرینی به استقبال مهمانان عید میلاد رفته؛ و مشهد و بارگاه امام رئوف با همه وسعت، آغوش به روی مهمان گشوده‌اند. خادمین حرم با عطر و گل و نور به پیشواز مولود مبارک آمده اند ، ، همه صحن ها و رواق ها پذیرای زائران است. شوق زیارت را می‌توان در برق نگاه همه دید، هر کس ذکری بر لب دارد؛ یکی سلام می‌دهد، یکی تبریک می‌گوید، زائری مشغول دعا است و دیگری «رضا رضا(ع)» را زیر لب زمزمه می کند. همه خادمان بسیج شده‌اند؛ همگی آماده و مأمور به خدمت هستند. همّ و غم‌شان ارائه بهترین خدمت و زیارت مقبول به مریدان است و کسب رضایت مولا علی بن موسی الرضا(ع). آسمان صحن‌ها با ریسه‌های رنگی، نورباران و قلب هر صحن به آویز و سبدهای گل، معطر است. با تماشای گنبد و گلدسته حرم، ولوله‌ای در دل مشتاقان می‌افتد. با یک بغل دعا و نیاز و آرزو، قدم به صحن و سرای امام هشتم گذاشته‌اند تا پشت و پناه‌شان شود. حرم جایی است که کسی آنجا پشت در بسته نمی‌ماند، دستی خالی بر نمی‌گردد، عرض حاجتی بی‌جواب نمی‌ماند. اینجا، ملجأ درماندگان و آرامِ دل‌های بی‌قرار است... کبوترها به دور گنبد طلا طواف میکنند و خبرازلحظه وصال میدهند. با اولین قدم در باب الجواد اذن دخول میگیرند، دنگ دنگ ساعت حرم از صحن انقلاب صدایش میزند. انگار که حضرت رضا (علیه السلام ) به او لبخند میزندو اذن دخول را امضا میکند و علیک سلام زائر را جواب خواهدداد. . هنوز چند قدم برنداشته ای که عقربه های ساعت به هشت میرسدو هرکجای بهشت باشید دست ادب به سینه میگذاری و به طرف روضه قبله عشاق حضرت رضا صلوات خاصه حاج رضا انصاریان را با دل زمزمه میکنید. در حال و هوای خودت که هستی و باران اشک بر گونه هایت جاری میشود خادم حرم مطهر با چوب پر سبزرنگ بر سرو صورتت میکشد و التماس دعا میگوید. کمی آن طرف تر صحن امام حسن مجتبی دربانان حرم اسپند دودمیکنند و عطر و بوی خاص در فضای حرم توجه زائرین را به خود جلب میکند . کودک خردسال دست در دست مادرش به شوق زیارت امام رضا پا به صحن انقلاب میگذارد که خادم دیگری یک شکلات یا بسته نمک متبرک هم به کودک میدهد و دست نوازش به رسم تکریم زائربه سرش میکشدو لبخند میزند. اینجا همه به رسم اهل بیت علیهم السلام خدمت میکنند و لبخند میزنند . انگار که اینجا بهشت اجابت است و ما هم میهمان سفره مهربانی امام هشتم . ای صفای قلب زارم ، هرچه دارم از تودارم ، تاقیامت ای رضا جان ، سرزخاکت برندارم زمزمه این ابیات توسط خادمین حرم مطهر هنگام شروع کشیک به صحن و سرای این بارگاه و زائرین حال و هوای دیگری میبخشد. اما چقدر این روزها دلتنگ این بارگاه نورانی هستیم . امام رضا جانم دلم باب الجواد میخواهد که رمز ورودی به قلب توست دلم برای سنگ فرش های حرمت ، اقامه نماز در صحن انقلاب و پنجره فولاد ، سقاخانه تنگ است .موقع نماز شد میان حوض صحن جمهوری وضو گرفته ام دلم خوش است که وضوی نمازم با اشک زائران توست امام رضا جانم زائرت دلش برای تو تنگ است، و دستانش خالی از دل کویر و از جوار مرقد مطهر خادم بارگاهت شهید حاج قاسم سلیمانی دل را به پنجره فولادت گره میزنم تا شما، ای حضرت ثامن ضامن دل شکسته ما راهم دریاب . امام رضا جانم این نوکرت را ببخش کمی دلش تنگ است بغض راه گلویش را بسته نتوانست هر چه که میخواست بگوید…… نویسنده: حامد شجاعی باغینی انتهای پیام/نامجو https://armanekerman.ir/vdcdnj0f9yt0ff6.2a2y.html