به گزارش "راه آرمان " ما امروز در یک جهان رسانهای زندگی میکنیم در عصر کنونی رسانهها و بهطور ویژه رسانههای تعاملی همچون شبکههای اجتماعی جایگاه مهمی را به خود اختصاص دادهاند.
این رسانهها در بین نوجوانان و جوانان جذابیت خاصی دارند بهگونهای که باید بگوییم زندگی بسیاری از این گروه سنی با رسانهها و بهویژه رسانههای تعاملی پیوند خورده است.
عصر فنّاوری با راههای ارتباطی و گسترش فضای مجازی با همهی امیدها در جهت تسریع و بهبود ارتباط انسانها در سطوح محلی، ملی و بینالمللی مدتهاست که از راه رسیده است.
فضای مجازی همزیستی بزرگی است که میلیونها رایانه، گوشی همراه و کاربران آن در سراسر جهان با قلبی به نام اینترنت به هم میپیوندند و تسلط این قلب جدید بر زندگی انسانها بسیاری از مؤلفههای جامعه سنتی را دچار تحول کرده است.
مؤثرترین راه برای کاهش آسیبهای اجتماعی ناشی از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی کسب آموزشهای تخصصی است بهویژه آنکه فاصله اطلاعاتی و مهارتی بین جوانان با والدین بسیار زیاد است.
در گذشته ای نه چندان دور مردم ایران و حتی جهان شادی را در کنار هم و باهم بودن تجربه میکردند و عشق و علاقه آنها عمقی بود اما اکنون شاهد عشقهای مجازی زندگیهای کوتاهمدت و خودنمایی مجازی افراد هستیم که نشان از عدم تخصص در محیط مجازی و قطع ارتباط با خانواده است.
با شکاف نسلی عمیقی در جامعه روبرو هستیم و این مسئله را میتوان در فاصلهای که بین فرزندان با پدر و مادرشان و یا بالعکس وجود دارد مشاهده کرد.
البته تا حدودی این مسئله طبیعی است چراکه اگر بین ذهن و فکر فرزندان با والدین فاصلهای وجود نداشت انسان پیشرفت نمیکرد.
در طول تاریخ فرزندان با اعتقادات، رفتار و آداب و رسوم گذشتگان اختلاف داشتند و این مسئله جدیدی نیست و درگذشته بهواسطه ثبات فرهنگی این اختلافات کمتر بوده اما در حال حاضر با توجه به رشد و پیشرفت فنّاوری بهخصوص وجود فضای مجازی این اختلافات به اوج خود رسیده است.
از همین رو طبیعی است که فرزندان سبک و سیاق زندگی، اعتقادات و آداب و رسوم والدینشان را دنبال نکنند اما متأسفانه در کشور ما به دلیل اینکه به ارزشها و هنجارهای فرهنگی و احترام به والدین و بزرگترها توجهی نکردهایم شاهد فاصله گرفتن فرزندان از والدین هستیم.
در واقع به دنبال این مسئله فرزند سالاری در جامعه تقویت شد و در حال حاضر روابط در خانوادهها بهصورت موزاییکی است یعنی افراد در یک خانواده هستند ولی از حال یکدیگر خبر ندارند که رخدادی ناراحتکننده است.
همانطور که بیان شد این مسئله در حد نرمال یک امر طبیعی است و فرزندان نمیتوانند مثل والدین باشند چراکه در این صورت جامعه از بین میرود اما متأسفانه به دلیل کمتوجهی به ارزشها و هنجارهای فرهنگی، باورها و همچنین ضعف رسانههای ملی شکاف نسلی سرعت بیشتری گرفته است.
فضای آموزشی مجازی و تشکیل انواع گروههای مجازی در بستر انواع شبکههای اجتماعی زمینهساز آگاهی نوجوانان و جوانان از مسائلی شده است که بسیاری از خانوادهها زمان یادگیری را در این سنین نامناسب میبینند.
بهطور مثال ساخت انواع کلیپ و دابسمش ها توسط دانش آموزان دبستانی و انتشار آن در فضای مجازی انواع مشکلات اخلاقی را برای این قشر ایجاد کرده است در حالی که هنوز شخصیت نوجوانان در این سطح سنی بسیار خام و ناپخته است، دستخوش انواع شبهات و تزلزلات اخلاقی می گردد که ممکن است تا سال ها بعد از بلوغ راه اصلاح آن هموار نشود و انواع بزه و خشونت را در بطن نوجوان به یادگار بگذارد.
درحالیکه فرزند باید تربیت را از کانون خانواده بیاموزد و عشق و علاقه را در این بستر تجربه کنند متأسفانه همه اینها مجازی شده است و میزان علاقه به عدد لایکی است که از فالورهای خود دریافت میکنند.
با این احتساب از بین رفتن تعاملات اجتماعی، انجام کارهای گروهی، شادی بخشی واقعی و عدم لمس حس شادی و عشق، کاهش رشد علمی در آیندگان رقم خواهد خورد.
انتهای پیام/طهماسبی