تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۱۶
۰
plusresetminus
این روزها هوشنگ شاهین زاده، تنها کسی که اسباب بازی های اصیل ایرانی را نگهداری می کند، هنرش را در گوشه ای از کرج به کودکان می آموزد.
مهندس مکانیکی که تنها میراث دار اسباب بازی های ایران است/ پدر ژپتوی کرجی حتی یک موزه برای دست ساخته هایش ندارد
به گزارش راه آرمان؛ به نقل از تیتریک، متولد ۱۳۳۲ و اصالتا خوزستانی است اما کرج زندگی می کند، از کودکی اش می گوید، زمانی که کارخانه اسباب بازی نبود و با دست ساخته هایش بازی می کرد، او کسی نیست جز هوشنگ شاهین زاده، میراث دار اسباب بازی های ایران.
عمو شاهین صدایش می زنند، با او در نمایشگاه اسباب بازی کرج آشنا شدم، خونگرم و مهربان است، غرفه کوچکی دارد، سیمای پر لبخندش کودکان را جذب می کند، آنقدر با شور و شوق از بازی های قدیمی می گوید که حتی پدر و مادرها هم سرگرم شده اند.   از وغ وغ صاحاب، جغجغه کاغذ و سفالی، طبلک کاغذی که البته امروز با پوست گوسفند ساخته می شود، الک و دولکی که جنوبی ها به آن چوب کلی می گویند تا یه قل دو قل که قروچ بازی هم نام دیگر آن است، در غرفه اش پیدا می شود.  
او که به پدر ژپتوی ایران شهره است، گرم و صمیمی پای گفتگو با "تیتریک، نشست، استاد ساخت و ساز مصاحبه ما ۶۵ سال تلاش و تکاپویش برای حفظ اسباب بازی های قدیمی کشور، احیاء و پژوهش درباره آن را اینگونه برایم روایت کرد؛   ما بختیاری هستیم، مادرم نان تیری می پخت، با چوب گردو تیر پخت نان برایش درست کردم اما از آنجایی که بازیگوش بودیم با همان چوب کتک می خوردیم. ده سالم بود که اسباب بازی می ساختم، آن را به بچه محل هایم می فروختم و کیهان بچه ها می خریدم.   از پدرم ستاره شناسی را یادگرفتم، از دب اصغر و اکبر تا کژدم و میزان، یا ابرهای پراکنده اشکال مختلفی را در ذهنم تداعی می کردند، شب های اهواز ستاره های درشتی داشت، ۱۸ ساله که شدم با چوب های مختلف اسباب بازی می ساختم.  
  خلاقیت های کودکی باعث شد در بزرگسالی کار مجسمه سازی و ساخت اسباب بازی را دنبال کنم. برای تمام اجراهایم لباس طراحی می کنم و همسرم آن را می دوزد، مانند همین پیراهنی که کره زمین و ۵ قاره روی آن است و کودکان برای همدلی دست هم را گرفته اند.   پژوهشگر، محقق، احیا کننده و سازنده اسباب بازی های دست ساز ایران هستم و تا کنون پژوهش، تحقیق و ساخت ۴۰۰ اسباب بازی را انجام داده ام. اطلاعاتی که تا زمان قاجار و صفویه در اختیار دارم حاصل یک عمر تحقیق است.    تمام اسباب بازی ها دارای شناسنامه و هویت هستند، خیلی ها گفتند آنها را ثبت کنم اما مخالفت کردم چرا که در تمام نمایشگاه ها زنده کار می کنم. نیروی محرک تمام اسباب بازی هایم دست است، صلح طلبانه بوده و توام با خشونت نیست.  
  پلاستیک در آنهابه کار نرفته و به چرخه طبیعت بازمی گردند. حس نوستالژی دارند و اعتقاد دارم باید از نوستالژی به پست مدرن برسیم. مهندس مکانیک هستم اما عروسک سازی را اولویت قرار داده و آن را به فراموشی سپرده ام.    اثرات برگزیده مجسمه سازی در موزه هنرهای معاصر دارم و ۲۵ نمایشگاه در ایران برگزار کرده ام. شاگردانی از آمریکا دارم که از طریق فضای مجازی زبان فارسی و آوا ورزی را به آنها می آموزم. تا امروز با‌ چندین هزار کودک کار کرده ام.
  بسیاری از مربیان را آموزش داده ام، کارگاه های ورکشاپ برای پدر و مادرها برگزار کرده ام، اعتقاد دارم کودک مربی و پدر و مادر ۳ ضلع مثلث تربیت فرزند هستند و تا کودکی نکرده باشیم نمی توانیم با کودکان کار کنیم.   ۶۵ درصد آموزش کودکان زبان بدن، ۶ درصد پیام و ۲۹ درصد آواها است، شاگردانم هم کودکان عادی و هم با نیازهای ویژه هستند، درآمدم خوب است و عاشق کارم هستم، معتقدم هر آنچه یاد می گیرد را باید بتوانید به دیگران انتقال دهید.  
  متاسفانه تنها کسی که در ایران این کار را انجام می دهد و در قید حیات است، من هستم. سراغ مسئولبن نرفته ام چون نمی توانیم با افکار همدیکر ارتباط برقرار کنیم. کار من بازنشستگی ندارد و آن را تا زمانی که زنده هستم ادامه می دهم.   نگاهم به طبیعت است، دوستدار محیط زیست هستم، هیچ درختی را قطع نکرده ام و از شاخه و ریشه خشک شده درختان در طبیعت استفاده می کنم. همسرم هم ساخت عروسک را از مادربزرگش آموحته و تنها عروسک قومی ایران (بازبازک) را ساخته است.  
  استاد ساخت و ساز قصه ما که از امید دادن و خوشحال کردن کودکان لذت می برد، تنها یک رویا دارد که با حسرت آن را اینگونه به زبان می آورد" کاش موزه ای درست می شد تا اسباب بازی هایم برای نسل آینده ماندگار شود چون امکاناتم محدود است".




 تیتر تیک
انتهای پیام/

  https://armanekerman.ir/vdccexqsp2bq1x8.ala2.html
مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین