تاریخ انتشار :شنبه ۵ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۲۱
۰
plusresetminus
روایت یک خبرنگار از اجتماع بزرگ بسیجیان کرمانی؛

از گوش دادن تا ایستادن، همه به احترام فرمانده

صبح امروز در اجتماع بزرگ بسیجیان کرمانی از هر جنسی و در هر سنی، انتظار را می شد دید، انتظاری برای شنیدن کلام مقام معظم رهبری تا راه و روش از زبان فرمانده شنیده شود.
از گوش دادن تا ایستادن، همه به احترام فرمانده
به گزارش راه آرمان کرمان، امروز شنبه ۵ آذرماه ۱۴۰۱ و روز تشکیل بسیج مستضعفین است، قرار ا حرفست در مصلی امام علی(ع) کرمان ۵ هزار بسیجی همزمان با سایر بسیجیان کشور گرد هم آیند تا گوش به فرمان و کلام امامشان، مقام معظم رهبری آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) دهند.

زمان این برنامه ساعت ۹ صبح بود اما مثل همیشه بسیجیان همچون رزمندگان دفاع مقدس"السابقون السابقون" زودتر از زمان تعیین شده در مصلی حضور پیدا کرده اند.

 صفها به هم فشرده بود، برای عبور از میان بسیجیان به سختی راهی پیدا می شد، اگر بگویم تجمع پرشوری یا حضور پرشوری بود، باید تامل کرد چرا که حضور اکثریت بسیجیان در برنامه های این کشور همیشه بوده، اصلا واژه ی حضور با بسیج در هم تنیده شده است.
حضور در بزنگاهها...
آنجا که در روستایی دور افتاده قرار است آب و آبادانی به مردمانش رسانده شود یا آنجا که بیماری همه گیری چون کرونا جان مردم را تهدید می کند یا آنجا که در همین اغتشاشات اخیر پای نظام در میان است ، همین بسیجیان هستند که حضور دارند و تنها حضور که نه، بلکه جان می سپارند.

هنوز برنامه ی اصلی که سخنرانی مقام معظم رهبری بود شروع نشده بود، صدای مجری برنامه در مصلی می پیچید که چنین می گفت: با این عده و عُده آمده ایم تا بگوییم در سینه هایمان صد زخم پنهانی است، چشم هایمان از زخم پر از اشک پنهانی، اما ای بادهای فتنه بدانید این شهر پر از قاسم سلیمانی است...

در جلوی جایگاه دو تلویزیون بزرگ جایگذاری شده بود، در همهمه ی نظم و انضباط بسیجیان با اجرای مجری، نمی دانم چرا، اما لحظه ای بازی ایران_ولز بر روی تلویزیون ها به نمایش آمد.
نمایش این تصاویر، کمتر از چند ثانیه بود اما بیشتر از دقایقی دست ها بر هم کوبیده شد و بر این شادمانی لبخندها بر لب آمد.
 ابتدا بسیجیان شروع به خواندن اشعاری کردند و مثل همیشه گفتند " ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند"

در این میان مادرانی دیده می شد که همراه دختران کوچک خود در این اجتماع حضور پیدا کرده بودند.
بانویی که اسمش معصومه بود، دو فرزند دخترش را در حالی که چادر به سر داشتند با خود آورده بود، او می گفت من دخترانم را از همان کودکی با چادر حضرت زهرا(س) آشنا کرده ام،  دو فرزند دختر دیگر در سنین 17 و 14 ساله نیز دارم آنها هیچ وقت بدون حجاب و چادر بیرون نمی روند، امیدوارم فرزندانم عاقبت بخیر شوند و ادامه دهنده ی راه شهدا باشند.


معصومه ادامه داد: همیشه به دخترانم می گویم مروارید گرانبهاست و در پوششی نهفته است بنابراین قدر و ارزش خودتان را بدانید و حفظ کنید.
این بانوی کرمانی در توصیف بسیج بیان کرد: بسیج یعنی ادامه دهنده ی راه شهدا و اطاعت از رهبری
 
سری تکان دادم و به اجتماع نگریستم، در اجتماع حضور دهه هشتادی ها بیش از پیش نمایان بود، برخی چفیه را بر دوش انداخته بودند و برخی دیگر آن را چون روسری بر سر کرده بودند.


یکی از آنها که دانشجو بود، می گفت بسیجی بودن افتخار است باید در این راه قدم برداشت تا خوبی هایش را دید.
سپیده در خصوص اغتشاشات اخیر بیان کرد: اغتشاشگران بدون آگاهی و حتی لحظه ای اندیشیدن تنها تحت تاثیر شبکه ها و رسانه های غربی قرار گرفته اند.
وقتی به سپیده گفتم " زن، زندگی، آزادی" فورا گفت نه!!!  "زن، عفت، افتخار"

کنار او دوستش بود که در میان کلاممان آمد و ناگاه گفت: ما آمده ایم، با حضوری از جنس آگاهی برای زدن در دهان وطن فروشان
این دختر کرمانی در حالی که جملاتش را محکم و بلند ادا می کرد،ادامه داد: بسیجی همیشه پشت رهبر بوده اما از حالا با صلابت تر در این راه قدم می گذارد.
 
وقتی گفتگویم با این دختران تمام شد، بر روی تلویزیون ها تصاویری حسینیه ی امام(ره) نقش بسته بود، این بار بسیجیان تهرانی دیده می شدند که در صفوفی منظم منتظر امام و رهبرشان بودند؛ با هم شعر خوانی می کردند و در حالیکه به بیعت آمده بودند می گفتند «جای فتنه نیست در سرای ما، خاک ایرانه کربلای ما » «لبیک یا مهدی، لبیک یا زهرا»

در همان لحظه بسیجیان حاضر در مصلی کرمان را رصد کردم و گذرا به آنها نگریستم در این میان، چشمانی پر اشتیاق دیدم برای دیدن و انتظاری برای شنیدن...


ناگاه از آن طرف بانویی صدا زد، "سکوت کنید، حضرت آقا آمدند"
و به یکباره همه ایستادند "به احترام فرمانده"...


انتهای پیام/ پسند
 
 
 
  https://armanekerman.ir/vdcjvyevouqethz.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین