اگر قرار است بمیریم چه بهتر که از بستر فاصله بگیریم در جبهه حسین(ع) در رکاب خمینی و برای رضای تو شربت شهادت بنوشیم.
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری «راهآرمان» معلم بسیجی شهید محمد مهدی مکی نسب در سال ۱۳۴۴ در شهرستان سیرجان قدم به جهان هستی گذاشت بر سر لوحه زندگیش محمد مهدی نامگذاری شد در خانوادهای مذهبی، متعهد، تلاشگر و نجیب پرورش یافت. در خردسالی مکبر نماز بود و مسجد هنوز صدای تکبیرش را به یاد دارد. خود نیز سر نیاز بر درگاه بینیاز میسائید و با رکوع و سجود و سلامش، تسلیم امر خدا شد.
محمد مهدی تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان را یکی بعد از دیگری با علاقه و ادب و ذکاوت طی کرد. پس از آن برای ادامه تحصیل به کرمان عزیمت نمود و در مرکز تعلیم و تربیت معلم به درش ادامه داد تا در آینده درس ایثار و فداکاری و تزکیه بیاموزد.
با تهاجم ارتش بعثی عراق و آغاز جنگ ویرانگر، او نیز مانند سایر جوانان غیور و با ایمان قد بر افراشت و برای دفاع عازم میدان کارزار گردید. درس و مدرسه دنیایی را رها کرد.
معلم کلاس عشق و ایمان و استاد صد مدرس شد. خالصانه در عملیات کربلای ۵ حضور یافت و درس حریت و آزادگی به همه حاضران داد . حکم معلمی را از استادش حسین (ع) گرفت و در کربلای شلمچه بر سکوی تدریس ایستاد و چه زیبا دیباچه ی شهادت را امضا کرد. سعادت ابدی نصیبش شد.قفس تنگ دنیای دون را ترک و در صف شهیدان راه حق به مهمانی خدا شتافت؛ در ادامه بخشی از وصیتنامه شهید را میخوانیم:
بسم رب الشهداء و الصدیقین
با ملت شهیدپرور: امام را دعا کنید زیرا فرزند راستین فاطمه است و از نسل پیامبر. امامی که به حقیقت پا جای پای حسین(ع) گذاشت و به راستی ادامه دهنده انبیاء است. آیتالله منتظری را هرگز فراموش نکنید. مسئولین مملکت اسلامیمان را نیز تنها نگذارید. همیشه به یاد رزمندگان جبههها باشید و برای آنها از خداوند متعال پیروزی حق بر باطل را خواستار باشید. و بر ملت است صبر و استقامت در برابر مشکلات و شدائد زندگی. بر شماست که هیچ گاه از جنگ غفلت نورزید و همواره با ضد اسلامیان بستیزید. و رهبری مستضعفین جهان با امام امت و راهنمایی شما ملت عزیز است که جهان اسلام بیدار خواهد شد و این وظیفه سنگینی است که بر دوش ملت عزیز ایران است.
خانواده عزیز: توجه کنید که جز خانواده شهدا بودن خود افتخاری است بس بلند اگر خداوند متعال توفیق شهادت نصیبم کرد این جمله را بر زبان جاری کنید "خدایا راضیام به رضای تو" پس از این تمامی ناراحتی ها رفع میشود یا اگر خواستید بر من گریه کنید روز عاشورا را بخاطر بیاورید و بر آنها بگریید زیرا من از فرزندان فاطمه عزیزتر نیستم. بگریید به علی اصغر بگریید بر قاسم بر ابوالفضل بر علی اکبر و خلاصه به حسین(ع). عزیزان امروز شما خود بهتر از من به یاری رهبر آگاهند اما بهعنوان یادآوری باز هم میگویم که رهبر را تنها نگذارید. شما نیز صبر و استقامت بیشتر کنید که "اِنَّ الله یُحِبُّ الصّابرین". مادرم را سلام فراوان میرسانم پدر را نیز بیشتر و اعضای خانواده را تک تک از بزرگ به کوچک سلام فراوان میرسانم و بر شما باد که فرزندانتان را همانند فاطمه(س) و علی(ع) تربیت کنید.
راه راست و صراط مستقیم همان است که علی(ع) در آن گام نهاد و همان است که حسین(ع) رفت و به تحقیق همان است که خمینی میرود پس چشمها را باز کنید گوشها را باز کنید تا بهتر حقیقت را دریابید. از خداوند متعال یاری بطلبید تا شما را راهنما باشد و با چشمی باز و دلی قوی و نیرومند و یقین کامل با خمینی بیعت کردهاید باز هم مستحکمش کنید و مطمئن باشید که حق جز این نیست.
خدایا اگر قرار است بمیریم چه بهتر که از بستر فاصله بگیریم در جبهه حسین(ع) در رکاب خمینی و برای رضای تو شربت شهادت بنوشیم. والسلام