در وصیتنامه شهید «یوسف سلیمانی» آمده است: امید است که خداوند مرا شرمنده شهیدان نکند و مرا بیامرزد.
به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری«راه آرمان»، شهید «یوسف سلیمانی» هفتم خرداد ۱۳۴۱، در روستای قناتملک از توابع شهرستان رابر چشم به جهان گشود. وی تا سوم متوسطه تحصيل كرد. ازدواج کرد و صاحب يک پسر و دو دختر شد.
پاسدار بود، سرانجام در دوم مهر ۱۳۷۲، در روستای چهارگنبد سيرجان هنگام درگيری با اشرار بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد.
در ادامه وصیتنامه شهید «یوسف سلیمانی» را مرور میکنیم:
بهنام خدایی که جان ما در گرو اوست او صاحب اختیار جان ماست پس حمد و ستایش مخصوص اوست و شهادت میدهم غیر او خدای وجود ندارد و تنهاست و شریکی ندارد.
پس پناه میجویم به او اگر لطف او نباشد گمراه خواهیم شد. خدایا تو را به بزرگیات قسم میدهم تا آن زمانی که توان دم و بازدم در وجودم به حرکت میباشد توفیقم بده که نام تو و پیامبرانت و ائمه معصومین بر زبانم جاری باشد.
درود و سلام میفرستم بر پیامبران راستین و امامان معصوم از اولین پیامبر حضرت آدم تا آخرین پیامبر حضرت محمد(ص) و از اولین امام معصوم تا آخرین امام حضرت مهدی عجلالله تعالیفرجه که امید است پرچم اسلام به دست مبارک وی در سراسر جهان برافراشته شود انشاءالله.
درود و سلام بر بانوی نمونه و الگوی اسلام بیبی معظمه حضرت فاطمه سلاماللهعلیه. دلها بسوزد که هنوز معلوم نیست که قبر مبارکه وی در کجاست.
همه در انتظار هستند که امام زمان حضرت مهدی(عج) بیاید و قبر مادرش را زیارت کند و دیدهها به جمال آن حضرت روشن شود.
سلام بر سالار شهیدان حضرت حسین(ع) و تمامی شهدای راه حقیقت. سلام بر امام راحلمان حضرت امام خمینی(ره) که همه ما مدیون او هستیم. خداوند روح وی را با سالار شهیدان محشور گرداند.
سلام و درود بر نور چشمم امید قلبم رهبرم و پیشوایم حضرت آیتالله خامنهای . خدایا اگر ناراحتی برای وی پیش آید حاضرم همان دم و بازدم را از من بگیری و به جان رهبر نثار کنی. خداوند او را تا انقلاب حضرت مهدی حتی تا کنار آن حضرت محافظت بفرماید.
خدایا من گنهکار جز تو کسی را ندارم که به او پناه ببرم و تنها عفو و بخشش از آن توست خجالت میکشم، از بس گنهکارم، اما چه خاکی به سر کنم پس باید در خانه تو درب بزنم، ای پروردگارم خواهش میکنم مرا شرمنده مکن و جوابم بده، جدا عذر میخواهم، پس مرا ببخش تنها امیدم تو هستی ای مهربانترین مهربانان.
پدر مهربانم و مادر عزیزم از شما جدا معذرت میخواهم و حلالم کنید راضی هستم و خدا هم راضی باشد از شما. از پدر و مادرخانم مهربانم معذرتخواهی میکنم شما در حق حقیر خیلی لطف کردید خداوند به شما اجر عنایت بفرماید.
از همسر بسیار خوبم تشکر میکنم که در مدت زندگیام زحمات زیادی متحمل شدی مخصوصا در هشت سال جنگ صبر کردید رزمنده فرستادی جبهه صابر بودی خداوند اجرت بدهد حلالم کنید.
اگر مرگم فرا رسید سرپرست خوبی برای فرزندانمان باش آنها را آنطور که اسلام میخواهد تربیت کن یقین دارم که مادر خوبی برایشان هستی کسی که آنها را آزار و اذیت نکند که من به دخترم فاطمهجان و هادیجان و سمیهجان خیلی علاقه داشتم که اینها اسمهای بسیار خوبی هستند که در حدیثی از معصومین خواندم که میگفت در خانهای که نام فاطمه باشد در آن خانه فقر پیدا نمیشود و فرزندانم برایتان از خداوند سلامتی و فردی صالح شدن خواستارم.
همسر و فرزندانم نماز بپا دارید که تنها نماز موجب سردی آتش جهنم میشود تا میتوانید صدقه بدهید.
برایتان از خداوند طلب عفو و بخشش درخواست میکنم. از خواهر خوبم که جز آبرومندی و پاکی چیز دیگر ندیدم و باعث آبرومندی برادرانت شدی برایت دعای خیر از خداوند میطلبم.
در پایان از بابت نامبرده گنهکار هرچه در توان شما است در راه خدا صدقه بدهید و در آخر وصیتنامهام از همه شما خداحافظی میکنم امید است که خداوند مرا شرمنده شهیدان نکند و مرا بیامرزد از همگی التماسدعا دارم.
به امید آن روزی که برایتان پیروزی اسلام در تمام نقاط جهان با بانگ الله اکبر به صدا درآید انشاءالله.