جانباز دوران دفاع مقدس گفت: سردار دلها خار چشم دشمنان استکبار جهانی بود که در نهایت در راه دفاع از ارزشهای اسلام به شهادت رسید.
به گزارش خبرنگار گروه شهرستانهای پایگاه خبری تحلیلی «راه آرمان»؛ سالهای دفاع مقدس یادآور قهرمانهایی است که در نهایت ایثار و از خودگذشتگی درس شهامت و دلاوری را به ما آموختند.
شهدای زندهای که با اقتدا به جانباز صحنه ظهر عاشورا، در اقتدا به ولایت و رهبری برای دفاع از مرزهای ایران اسلامی جان در طبق اخلاص نهاده و درس ایثار و شهامت را به ما آموختند.
دوران هشت ساله دفاع مقدس جانبازان و شهدای زنده بسیاری را برای نسل جوان امروز به یادگار نهاده تا همگان بدانند که این انقلاب ادامه قیام عاشورا و شهیدان دشت کربلا است.
یکی از این یادگاران دوران دفاع مقدس جانباز سرافراز محمدرضا محمدحسنی است که با نهایت ایثار و شهامت در آن دوران، چندین ترکش در بدن به يادگار دارد، سینه پر از حرف وی روایت بسیاری برای من و تو دارد.
آنچه در خبر زیر آمده نتیجه یک گفتگوی صمیمانه با این جانباز قهرمان کوهبنانی است که از حضورتان میگذرد.
عشق به امام خمینی (ره) مرا به سمت سپاه کشاند
محمدرضا محمدحسنی، جانباز جنگ تحمیلی است که بیشتر ایام جنگ را در جبههها سپری کرده است، او چندین مرحله در عملیاتهای مختلف دوران دفاع مقدس مجروح شده و خاطرات خوبی از دوران دفاع مقدس دارد.
محمدرضا محمدحسنی در گفتگو با خبرنگار گروه شهرستانهای پایگاه خبری تحلیلی «راهآرمان» گفت: فرزند علیاکبر هستم و تاریخ ۱۳۴۵ در روستای جور به دنیا آمدم.
وی افزود: در سال ۱۳۶۲ در حالی که به عنوان بسیجی در جبهه در واحد تخریب لشکر ۴۱ ثارالله حضور داشتم در شهر کامیاران کردستان به علت عشق و علاقهای که به حضرت امام (ره) و سپاه داشتم به عضویت این نهاد مقدس در آمدم و افتخار پوشیدن لباس سبز پاسداری را پیدا کردم.
این مدافع کوهبنانی ادامه داد: مشوق من برای حضور در سپاه پاسداران دوستان و همرزمان شهیدم بودند که اکثر آنان در عملیات والفجر ۴ به شهادت رسیدند.
جانباز دوران دفاع مقدس افزود: اولین باری که به جبهه رفتم ۱۵ سال داشتم سال ۱۳۶۰ به همراه شهید علی توکلی، اسدالله محمدحسنی، حسن محمدحسنی، عباس محمدحسنی، علی محمدحسنی، حسین روحالامینی فرزند شهید حسن روحالامینی، اکبر قربانی و تعدادی از دوستان دیگر که نامشان را فراموش کردهام از کوهبنان به زرند و بعد به کرمان پادگان ۰۵ ارتش اعزام شدیم و بعد از ۴۵ روز آموزش توسط عزیزان ارتشی به جبهههای جنوب اعزام شدیم.
وی بیان کرد: در عملیاتهای امالحسنین ۲۶ اسفند سال ۱۳۶۰ در جبهه فرسیه، رمضان، والفجر ۱، والفجر ۴، کربلای ۱، خیبر، بدر، والفجر ۸، تکهای فاو و پاکسازی میادین مین حضور داشتهام.
یادگار دوران دفاع مقدس گفت: در اولین حضور بهعنوان تکتیرانداز و در مراحل بعد به عنوان تخریبچی برای خنثیسازی میدانهای مین، بازکردن معبر در عملیاتها برای عبور رزمندگان اسلام، آموزش، شناسایی و دیگر اموری که به ما محول میشد حضور داشتم.
مهربانی و عطوفت ویژگی سردار دلها بود
وی تأکید کرد: شجاعت، مهربانی، برخورد خوب و شایسته با رزمندگان، صحبتهای دلنشین، حضور در همه صحنهها از ویژگیهای سردار دلها بود.
جانباز دوران دفاع مقدس گفت: زمانی که رزمندهای فرماندهاش را در خط مقدم در کنار خودش میبیند روحیهاش مضاعف میشود و با تمام انرژی پا به رکاب است آن موقع دیگر خستگی و ترس برایش معنا ندارد.
وی یادآور شد: در عملیات بیتالمقدس بنده توفیق حضور در جبهه را نداشتم در حالی که همزمان با عملیات فتحالمبین در جبهه کرخه و فرسیه برای اولین بار حضور داشتم.
محمدحسنی افزود: برای عملیات بیتالمقدس از کوهبنان به زرند سپس به کرمان اعزام شدیم و در کرمان با توجه به این که اعزام مجدد بودیم از ورود بنده و حسن محمدحسنی فرزند جواد به جبهه به علت این که سن ما کم و قدم کوتاه بودیم جلوگیری کردند و ما را از کرمان برگرداندند.
وی تاکید کرد: سردار سلیمانی نقش بسیار مهمی در فرماندهی تیپ ثارالله (بعداً به لشکر ثارالله تبدیل شد)، داشت و همیشه در کنار رزمندگان بود بنده در عملیاتهای والفجر۱، کربلای ۱، والفجر ۸، خیبر، بدر، کربلای ۴ در واحد تخریب لشکر ثارالله در کنار سردار دلها توفیق این را داشتم که به عنوان تخریبچی در میادین مین و کاشت مین نقشآفرینی کنم.
محمدحسنی ادامه داد: همراه بنده شهید حسن روحالامینی، مرحوم نعمتالله روحالامینی، جانبار پاسدار محمدرضا توکلی، پاسدار رمضان نوری، سرداران شهید نوحالله مجیدی، مسعود زکیزاده، حسین آتشافروز و.... در جبههها حضور داشتند.
جراحات بسیار حاصل عشق به وطن
وی ابراز کرد: بنده هفت بار مجروح شدم، اولین بار در عملیات امالحسنین از ناحیه پهلوی راست و دست چپ بر اثر اصابت ترکش مجروح شدم.
یادگار دوران دفاع مقدس گفت: برای دومین بار بعداز عملیات رمضان در پاکسازی میادین مین جامانده از عراق در جبهه کوشک بر اثر انفجار مین زیر پای راستم از ناحیه هر دو پا صورت و چشم مجروح و دچار موج انفجار شدید شدم.
وی افزود: برای سومین بار در عملیات خیبر در جزایر مجنون عراق از ناحیه چشم و پوست شیمیایی شدم و در چهارمین بار در عملیات والفجر ۸ در منطقه فاو عراق براثر گاز خردل، اعصاب و تاولزا شیمیایی شدم.
ایثارگر دوران دفاع مقدس گفت: در پنجمین بار در مینکاری جلوی خط مقدم در جبهه فاو البهار در اثر مشکل ایجاد شده در جلوی دشمن از ناحیه زانوی پای راست دچار مشکل و در بیمارستان بقایی اهواز از ناحیه زانو تحت عمل جراحی قرار گرفتم.
وی خاطرنشان کرد: ششمین بار در عملیات کربلای ۱ در مهران در شب عملیات درحال باز کردن معبر در میدان مین بر اثر اثابت تیر به دست راست و پای چپ مجروح شدم.
محمدحسنی گفت: برای هفتمین بار در عملیات کربلای ۴ بر اثر بمباران دشمن در خرمشهر بر اثر انفجار بمب خوشهای از ناحیه پای راست به صورت کامل دچار مجروحیت و موج انفجار و پارهشدن پرده گوش شدم.
محمدحسنی افزود: هنوز هم که سالها از جنگ گذشته به علت مجروحیتهای زیاد سالی یک یا دو بار باید برای درمان و مشکلات ناشی از جانبازی تحت عمل جراحی قرار بگیرم.
سردار دلها خار چشم استکبار جهانی بود
وی بیان کرد: سردار دلها خار چشم دشمنان استکبار جهانی خصوصا آمریکا، انگلیس، اسرائیل، فرانسه و منافقین بود که در نهایت در راه دفاع از ارزشهای اسلام به شهادت رسید.
یادگار دوران دفاع مقدس ادامه داد: همیشه به عنوان یک سرباز و بسیجی آماده و پا به رکاب ولایت و رهبری برای دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی ایران آماده هستم.
جانباز دوران دفاع مقدس گفت: مدت ۶۰ ماه افتخار حضور در جبهههای جنگ در مناطق مختلف عملیاتی و در عملیاتهای متعدد را داشتم.
وی خاطرنشان کرد: حضور در جبهه صبر و پایداری، تحمل سختیها، تحمل درد و رنجهای ناشی از جنگ، ایثار و فداکاری، مطیع امر ولایت بودن، نگهداشتن روحیه بسیجی زمان جنگ، خستگیناپذیری را به من آموخت.
وی ابراز کرد: همیشه تلاشم این است که سرباز موثری برای نظام و ولایت باشم نه سربار نظام، با الگو گرفتن از دوستان شهیدم بدهکار نظام باشم نه طلبکار نظام و از خداوند متعال میخواهم بنده با توجه به حضور در سختترین شرایط جنگ که توفیق شهادت را نداشتم خداوند مرگم را شهادت در راه خودش قرار دهد.
محمدحسنی افزود: از خداوند میخواهم توفیق نگهداری از ارزش پاسداری و جانبازی را بیشتر مورد عنایت قرار داده و مرا عاقبت بخیر گرداند.
وی تاکید کرد: توفیق زیارت مقام معظم رهبری را فقط در زمان حضور رهبری در روزهای اول فروردین در جوار حرم مطهر آقا علیابنالموسیالرضا (ع) و مصلای کرمان را داشتهام.
وی ادامه داد: دیدار با سردار دلها را در جبهه در واحد تخریب و لشکر ثارالله، بعد از جنگ هم در کرمان در لشکر ۴۱ ثارالله و در زمان فرماندهی نیروی قدس زمان ضمن حضور در بیمارستان حضرت فاطمه (س) کرمان و بیتالزهرا را داشتهام.
رزمندگان در انجام مستحبات از هم سبقت میگرفتند
جانباز دوران دفاع مقدس گفت: شیرینترین خاطرات مربوط به حضور همرزمان تخریبچی در انجام واجبات و مستحبات بود که از هم سبقت میگرفتند.
وی بیان کرد: نیم ساعت قبل از اذان صبح که بلند میشدیم خجالت میکشیدیم. خیال میکردیم وقت نماز صبح گذشته در حالیکه یک ساعت قبل از نماز همه برای نماز شب بلند میشدند اگر دیر بلند میشدیم فکر میکردیم نماز جماعت صبح است.
ایثارگر دوران دفاع مقدس ابراز کرد: داوطلب برای پهن کردن سفره، شستن ظروف، واکس زدن کفشهای رزمندگان آن هم در شب، شستن سرویسهای بهداشتی به صورت شبانه همهاش نمونهای از ایثار و از خودگذشتگی رزمندگان است.
وی خاطرنشان کرد: گریه و التماس برای حضور در شب عملیات، باز کردن معبر، شناسایی منطقه و.... از دیگر اقدامات در دوران دفاع مقدس بود.
محمدحسنی افزود: تلخترین خاطره زمانی بود که از عملیات بر میگشتیم و جای بعضی از دوستانمان که به فیض شهادت نایل شده بودند در کنارمان خالی بود و یا اینکه بر اثر انفجار مین تکه تکه میشدند که جمع کردن قطعات بدن آنها از اطراف به سختی انجام میشد.
وی بیان کرد: خواستهام از مسئولان این است که خدمتگزار مردم باشند و با آنان صادق باشند زیرا نمونه مردم ایران در هیچ کجای تاریخ سراغ نداریم قدر این مردم فداکار و از خودگذشته را بیشتر بدانند و تا توان دارند در رفع مشکلات آنها کوشا باشند.
جانباز دوران دفاع مقدس گفت: جوانان عزیز قدر جوانی خود را بدانند با شهدا بیعت کنند و با یکی از شهدا دوست شوند همیشه با او درد و دل کنند. قدر جوانی خود را بدانند در سنگر مدرسه و اقتصاد در هر کجا که هستند تلاش کنند. خستگیناپذیر باشند و رهنمودهای مقام معظم رهبری را سرلوحه کارهای خود قرار دهند.
وی ادامه داد: دوران جانبازی بسیار تا بسیار سخت است دردهای همیشگی که بر اثر مصرف مداوم دارو و مقاومت بدن به داروها با هیچ مسکنی آرام نمیگیرد، شبهایی که تا پاسی از شب به علت بیماریهای اعصاب و روان خواب بر چشمانت حرام است و باید با خود کلنجار بروی و تمام مشکلات و دردها را در ذهنت مرور کنی و چشمانت را به سقف بدوزی و تا این که نزدیکیهای صبح به خواب بروید از جمله مشکلات هستند.
محمدحسنی افزود: درد و رنج همسران جانبازان بیشتر از خود جانبازان است همسران جانبازان فرشته هستند که زینبوار درد و رنج ما را تحمل میکنند با هر آخ ما عمرشان تمام میشود.
وی خاطرنشان کرد: علاوه بر این مشکلات هنوز زحمات تربیت و بزرگ کردن فرزندان، پخت و پز، نظافت، مهمانداری و.... هم بر دوششان است.
یادگار دوران دفاع مقدس در پایان خاطرنشان کرد: انشاءالله خداوند همسران جانبازان را همنشین حضرت فاطمهزهرا (س) و حضرت زینب (س) گرداند و به دل آنها بیندازد که ما را ببخشند.
دبیر جبهه پیروان خط امام و رهبری استان کرمان گفت: آتش کشیدن مسجد جامع کرمان توسط مزدوران شاه، نشان از عدالتخواهی و مطالبهگری مردم ولایتمدار کرمان دارد....