آیتالله حاج میرزا محمدرضا مجتهد کرمانی گفته بود: «این چند مثقال خون که در رگ من جاری است، ارزشی ندارد که دین، دنیا و آخرت خویش را به آن بفروشم.
خبرنگار پایگاه خبری «راه آرمان» در یادداشتی به بررسی بزرگترین خیانت رضاخان در کرمان و کشق حجاب زنان پرداخت؛ از زمان قاجار و با افزایش ارتباط میان دربار ایران با کشورهای اروپایی، در کنار خوشگذارنی شاهان و شاهزاده ها، برخی زنان به دلیل برخورد با غربی ها، شروع به کنار گذاشتن پوشش سنتی خود کردند. اما هیچکدام از زنان درباری در انظار عمومی دست به کشف حجاب نزدند.
پس از شکست انگلیس در به دست آوردن امتیازات استعماری در ایران به خصوص ماجرای موسوم به تنباکو، جاسوسان انگلیسی راه تسلط به ایران را در شکستن مقاومت زنان و مشغول کردن جوانان به امور سطحی دانستند.
آنها معتقد بودند طرحهای استعماری آنان از درون خانههای ایرانیان و به وسیله زنان شکست میخورد. ماجرای شکستن قلیان شاه توسط همسرش نیز گواه بر درستی این امر است. از طرف دیگر با مشغول کردن جوانان به امور جنسی، ضمن حمله به غیرت آنان از تفکر جوانان درخصوص مسائل مهم کشور جلوگیری میشود.
از اواسط دهه ۱۳۰۰ روشنفکران غرب زده که تحت تاثیر اروپاییها فرهنگ خود را حقیر میدانستند، در مجلات و نوشتههای خود به انتقاد از حجاب پرداختند.
با روی کار آمدن رضاخان برگزاری محافل با لباسهای غربی در میان اشراف و درباریان آغاز شد. با سفر شاه و ملکه افغانستان به ایران و سفر رضاخان به ترکیه زمزمههای کشف حجاب در ایران گسترش پیدا کرد. در ۱۷ دی ۱۳۱۴ رضاخان در نطقی کشف حجاب را رسمی کرد.
مادر همیشه از درد پهلو مینالید
به دنبال دستور رضاخان برای کشف حجاب ماموران حکومتی در سراسر کشور با حمله به زنان ضمن ضرب و ستم آنها، چادر و نقاب آنها را پاره میکردند.
حاجیه زهرا اسدی (از اهالی روستای خانوک زرند کرمان) در کتاب خاطراتش میگوید: مادر همیشه از درد پهلو شکایت میکرد. وقتی از علت آن میپرسیدیم با چشمهای گریان میگفت: خیلی از زنها پس از دستور کشف حجاب از خانه بیرون نمیآمدند. یک روز بهاری از خانه بیرون آمدم. در کوچه ناگهان مامور رضاخان جلویم را گرفت و با لگد مرا به وسط کوچه پرت کرد و چادر از سرم کشید.
مادر دیگر تا روز فرار رضاخان از خانه بیرون نیامد ولی زخم پهلو باعث فوتش شد.
کرمان مقاومت میکند
با وجود تلاشهای ماموران رضاخان، مردم کرمان در برابر دستور کشف حجاب میایستند. در جشن کشف حجاب با حضور مسئولان کرمانی، فقط سه نفر از همسران مسئولان بدون حجاب در مجلس حاضر میشوند. در مدارس نیز فقط چند دانشآموز دختر بدون حجاب سر کلاس حاضر میشوند.
اتفاقی که در سالهای بعد هم ادامه یافت. با سختگیریهای پهلویها، بسیاری از دختران پس از کلاسهای اول و دوم، تصمیم میگرفتند سر کلاس نروند و در منازل و زیر نظر مادرها و بانوان دیگر درس بخوانند.
حتی برخی پسران نیز به دلیل بی حجاب بودن معلمان زنشان از رفتن به کلاس سر باز میزدند و تصمیم میگرفتند به کارگری بپردازند.
افزایش فشارها
با آغاز کشف حجاب، استاندار و دیگر مقامات استان فشار بر علما را افزایش دادند تا تائیدیهای از سوی آنان برای کارهای رضاخان بگیرند. این فشارها به قدری شدید بود که آیتالله حاج میرزا محمدرضا مجتهد کرمانی گفته بود: «این چند مثقال خون که در رگ من جاری است، ارزشی ندارد که دین، دنیا و آخرت خویش را به آن بفروشم، بیایید، این چند مثقال خون را از من بگیرید، اما چنین درخواستی را مطرح نکنید».در این دوران برخی علمای کرمان تبعید شدند. حتی برخی علما به جرم قرآن به سرگذاشتن در شبهای قدر دستگیر شدند.
در بهمن ۱۳۱۴ از بازاریان تعهد گرفته میشود که به زنان چادری هیچ جنسی را نفروشند. بازاریانی که به زنان محجبه جنس میفروختند با خطر حبس و جریمه مالی مواجه میشدند.
در آن زمان خانهها حمام نداشتند. لذا بانوان شبها و از طریق پشت بامها خود را به حمام میرساندند. برخی نیز در خانه استحام میکردند.
کاهش حضور زنان در جامعه
در تاریخ آمده است که در زمان مشروطیت که اگر فعالیت زنان نبود حاج میرزا محمدرضا احمدی امام جمعه وقت کرمان به دلیل برخورد با ظفرالسلطنه حاکم کرمان اعدام میشد. همچنین حاکمان کرمان در قرن ۷ هجری دو بانوی فرهیخته بودند.
صفوهالدین( لاله خاتون ) در شعری که بسیار مشهور است می گوید: من آن زنم که همه کار من نکوکاری است، به زیر مقنعه من بسی کله داری است، درون پرده عصمت که جایگاه من است، عبور باد صبا را گذر به دشواری است.
اما با آغاز کشف حجاب حضور زنان حتی برای انجام امور روزانه بسیار محدود شد و بسیاری از بانوان تا پایان دوران حکومت رضاخان از خانه خارج نشدند.
با همه این فشارها بانوان کرمانی توانستند اصالت زن ایرانی را حفظ کنند و نسل جدیدی را رقم بزنند که در سالهای بعد موجب برچیده شدن نظام سلطنت گردید.
منابع:
آب، آتش، نان: روایتی از زندگی حاجیه زهرا اسدی (چریک پیر)؛ نوشته صدیقه انجمشعاع
کتاب زن کرمانی، روشنای زندگانی؛ نوشته سید محمدعلی گلابزاده
مجله سوره؛ یادداشت سیدح میدرضا میررکنی
محوطه ته باغلله که بنا به تأکید مرحوم آیتالله حقیقی برای نمایش اقتصاد کرمان ساخته شده بود، این روزها حال خوشی ندارد و همت مسئولان را برای بهسازی میطلبد....