تاریخ انتشار :دوشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۴۰
۰
plusresetminus
حالا خودتان قضاوت کنید که آیا ظریف در معماری تحریم‌های آمریکا علیه ایران از ریچارد نفیو گوی سبقت را نربوده و جلوتر ندویده است؟!
ریچارد نفیو یا آقای ظریف؟!
به گزارش پایگاه خبری «راه آرمان»؛ ۱- شاید خوانندگان محترم از تیتر نوشته پیش‌روی تعجب کرده باشند! ولی در این تیتر، یک پرسش جدی مطرح شده است و پاسخی جدی نیز می‌طلبد. آیا لقب «‌معمار تحریم‌ها‌» که به ریچارد نفیو داد‌ه‌اند، شایسته اوست؟!

نفیو دشمن تابلودار ایران اسلامی است و تلاش بی‌وقفه او برای هرچه اثرگذارتر بودن تحریم‌های آمریکا علیه ایران، نه تعجب‌آور است و نه غیر‌طبیعی. اما مروری هرچند گذرا بر کارنامه سال‌های اخیر ظریف در کسوت وزیر خارجه، مسئول تیم ایران در مذاکرات هسته‌ای و اخیراً معاون راهبردی رئیس‌ جمهور، این سئوال را پیش می‌کشد که آیا لقب معمار تحریم‌های آمریکا علیه کشورمان بیش‌تر و پیش‌تر از ریچارد نفیو، شایسته جناب ظریف نیست؟!

شواهد نشان می‌دهند که هست. بخوانید!

۲- دولت آقای روحانی «‌لغو همه تحریم‌ها‌» را در اولویت کاری خود قرار داد تا آنجا که انگار همه دولت در وزارت خارجه خلاصه شده و مذاکره برای لغو تحریم‌ها نیز اصلی‌ترین دستور کار وزارت امور خارجه است! دولت جناب روحانی برای این منظور، مذاکرات هسته‌ای با کشورهای ۱+۵ را آغاز کرد. اما چگونه؟!

برای درک چگونگی حضور دولت و تیم مذاکره‌کننده ایران در مذاکرات هسته‌ای، که ظریف در رأس آن بود، تنها به یک نمونه از میان ده‌ها نمونه قابل استناد، اشاره می‌کنیم. درپی اظهارات روحانی و برخی از مسئولان دولت وقت که رنگ و بو و سمت و سوی خودباختگی داشت، وب‌سایت رادیو فرانسه نوشت: «ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی می‌بیند.

بر پایه این جمع‌بندی، صبوری خریدار، وضعیت فروشنده را دشوارتر و قیمت فروش را کم‌تر خواهد کرد. پیشنهاد سقف زمانی سه ماهه از سوی روحانی برای انجام معامله قطعی با غرب، نشانه وضعیت اضطراری او است که در ژنو در هیات فروشنده ظاهر خواهد شد»!‌... این حالت خودباختگی و پیام «‌ضعف‌» و «‌اضطرار‌» در تمامی طول مذاکرات ادامه داشت تا به توافق ایران و ۱+۵ با عنوان برجام (برنامه راهبردی جامع اقدام مشترک) رسید.

این قصه سر دراز دارد، ولی نتیجه آن همه هزینه و امکانات و ظرفیت‌هایی که به کار گرفته بودند چه شد؟ و به کجا رسید؟ نه فقط هیچ تحریمی لغو نشد، بلکه تحریم‌ها دو برابر هم شد! چه کسی معمار تحریم‌ها بود؟!

۳- چند روز قبل ظریف در جایگاه غیر‌قانونی «‌معاون راهبردی رئیس‌ جمهور‌» برای شرکت در اجلاس «‌داووس-مجمع جهانی اقتصاد- World Economic Forum» رهسپار سوئیس شد.

ظریف در این اجلاس که موضوع آن اقتصاد جهانی است، سفره دلش را نزد آمریکایی‌ها باز کرد و با قرائت غرب‌گرایان و مدعیان اصلاحات، از انقلاب و انقلابیون گلایه کرد (که بماند‌) ولی بازهم از موضعی حقیرانه که معلوم نیست با کدام بخش از نظام هماهنگ کرده است!

به درخواست مذاکره با ترامپ نشست! مشروح اظهارات حقیرانه ظریف را در رسانه‌ها و از جمله کیهان خوانده‌اید و در این مختصر نیازی به بازگویی آن نیست، چرا که حدیث مکرر است و صد البته ملال‌آور! اما نتیجه و خروجی اظهارات سخیف و حقیرانه ظریف در اجلاس داووس، خواندنی و تأسف‌خوردنی است!

۴- «جو ویلسون» نماینده کنگره آمریکا، درباره پیامی که اظهارات ظریف به دنبال داشته است، نوشت «‌اظهارات ظریف نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی ایران به آخرین روزهای حیات خود رسیده است‌(!) از این روی است که ظریف با التماس (‌BEGGING‌) از ترامپ درخواست مذاکره می‌کند‌»! شرم‌آور نیست؟! هست!

و اما، جو ویلسون که با استناد به سخنان ظریف، ایران را ضعیف‌ شده تلقی کرده است‌ (!) به ترامپ پیشنهاد می‌کند که اکنون وقت آن است که تحریم‌های شکننده و حد‌اکثری علیه ایران به کار گرفته شود!‌... حالا خودتان قضاوت کنید که آیا ظریف در معماری تحریم‌های آمریکا علیه ایران از ریچارد نفیو گوی سبقت را نربوده و جلوتر ندویده است؟!

۵- در اینجا اشاره به نکته‌ای که پیش از این در یکی از یادداشت‌های کیهان آمده بود نیز بی‌مناسبت نیست. بخوانید! «احمدخان ملک ساسانی»، از دیپلمات‌های عصر قاجار و پهلوی، ۱۰۰ سال قبل درباره فضای تربیتی در آغاز دوره رضا‌خان می‌نویسد: «خوب به خاطر دارم یک روز درس تاریخ داشتیم و گفتگو از مستعمره‌های انگلیس بود که آیا خود اهالی، قادر به اداره ممالک خود هستند یا نه؟ ذکاء‌الملک گفت آقایان شما هیچ وقت سرداری (لباس مردانه بلند که در میان مردان مرسوم بود‌) برای دوختن به خیاط داده‌اید؟ همه گفتند آری.

گفت خیاط برای سرداری شما آستین گذارده؟ همه گفتند البته. گفت وقتی سرداری را از مغازه خیاطی به خانه آوردید، آستینش تکان می‌خورد؟ گفتند نه. گفت پس چه چیزی لازم بود که آستین‌ها را به حرکت در‌آورد؟ گفتند لازم بود دستی توی آستین باشد تا تکان بخورد.

جناب فروغی فرمودند مقصود من هم همین بود که بدانید ایران مثل آستین بی‌حرکت است که تا دست دولت انگلیس در آن نباشد، ممکن نیست تکان بخورد. مدیران و معلمان، اغلب فقط برای این انتخاب شده بودند که شاگردان را از طریق وطن‌پرستی منحرف و به خدمتگزاری اجنبی تشویق کنند.

دستور ذکاء‌الملک، منصورالملک و باقر کاظمی همیشه این بود که نبایستی اشخاص باهوش و با سواد، جزو کارمندان وزارت خارجه درآیند». حالا شما جای انگلیس را با آمریکا عوض کنید! شباهتی نمی‌بینید؟!

۶- این پرسش نیز از رئیس‌ جمهور محترم در میان است که مگر حضور ظریف در منصب «معاون راهبردی رئیس‌ جمهور» غیرقانونی نیست؟! که هست! و مگر حضرتعالی در جایگاه ریاست جمهوری کشور ملزم به رعایت قانون نیستید؟! که هستید! بنابراین چرا به ادامه حضور ایشان در این منصب ادامه می‌دهید؟!... آیا پیامدهای فاجعه‌بار آن به حساب شما نوشته نمی‌شود؟! اظهارات ظریف با نظرات اعلام شده حضرتعالی تفاوتی در حد تناقض دارد!

نویسنده: حسین شریعتمداری
منبع: فارس https://armanekerman.ir/vdcbz0b89rhbazp.uiur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما