تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۰۰:۰۵
۰
plusresetminus
وصیت شهید «علی‌اكبر فريدونی»؛

برای دفاع از اسلام به جبهه آمدم

در وصیت‌نامه شهید «علی‌اكبر فريدونی» آمده است: برای دفاع از اسلام و مستقر شدن حکومت عدل اسلامی و نابودی دشمنان اسلام به جبهه آمدم.
برای دفاع از اسلام به جبهه آمدم
به گزارش پایگاه خبری «راه آرمان»؛ شهید «علی‌اكبر فريدونی» نوزدهم بهمن ۱۳۴۲، در شهرستان رفسنجان متولد شد. وی تا پايان مقطع متوسطه در رشته برق تحصيل كرد و ديپلم گرفت. به عنوان بسيجی ‌در جبهه حضور يافت. سرانجام بيست و دوم فروردين ۱۳۶۲، در فكه بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. پيكر وی بر اثر ماندن در منطقه متلاشی ‌شد و پس از تفحص‌ سال ۱۳۷۶، در شهرستان كرمان به خاک سپرده شد.
 
در ادامه بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید «علی‌اكبر فريدونی» را می‌خوانیم:
 
به نام آن کس که هستیم از اوست، جانم از اوست، معبودم اوست و راهم برای اوست. عزیزانم چند کلمه‌ای را به عنوان سخن‌های آخرم برای شما بازگو می‌نمایم، هدف من از آمدن به جبهه این بود که دین خود را به انقلاب اسلامی و امام و امت ادا نمایم و به آن هدفی که دارم برسم.
 
پدرم نمی‌دانی که چقدر خوشحالم که همچون پدری دارم که پسرش را با دست خود ابراهیم وارد قربانگاه می‌برد، تو ای پدر بدان و آگاه باش هیچ وقت پسرت همچون اسماعیل از قربانگاه سر نخواهد پیچید. مادرم، خوشحالم که به احساس مادرانه خود پیروزی شدی و فرزندت را که مدتی زحمت کشیدی بزرگ کرده و شب و روز خواب نداشتی و آن وقت پسرت را خود روانه جبهه حق علیه باطل کردی، من به همچون مادری مثل تو افتخار می‌کنم.
 
بعد از نام خداوند بزرگ چند کلمه‌ای برای عزیزانی که بعد از من می‌ماند، می‌نویسم درباره آمدن من به جبهه باید بنویسم که انسان تا عاشق جبهه نشود نمی‌تواند به جبهه بیاید و اگر به جبهه بیاید تا خدا عاشق او نشود، جان او را نمی‌گیرد و او را به شهادت نمی‌رساند در طول مدت جنگ بارها عزم جبهه کردم و هر دفعه برخورد به مشکلات یا برنامه‌هایی می‌کردم که باعث نرفتن من به جبهه می‌شد.
 
این دفعه که بزرگ‌ترین سعادت نصیب من شد و به صف رزمندگان اسلام که همانند یاران امام حسین (ع) در ظهر عاشورا شهید شدند، من هم دعوت حق را لبیک گویم و به آن‌ها بپیوندم و ای پدر این را بدان که من از بیکاری و بی‌زنی و… این‌ها نبود که به جبهه آمدم، بلکه برای دفاع از اسلام و مستقر شدن حکومت عدل اسلامی روی کره زمین و نابودی دشمنان اسلام و منافقان و کافران و پیروزی مسلمین بود.
 
امیدوارم که در درجه اول پیروز شویم و اگر به درجه شهادت نائل شدم، به بزرگ‌ترین سعادت رسیده‌ام و همچنین شما ای مادر خوبم که می‌گفتی کسی نیست بنشیند قصه‌های دل خود را برایم تعریف کند، باید به شما بگویم که دیگر در این موردها فکر نکنید و ناراحت نشوید، چون من راضی نیستم که شما یک قطره اشک بریزید و از خداوند می‌خواهم که به شما صبر فراوان عطا فرماید که از این قربانی که در راه خدا داده‌اید خشنود باشید و هیچ ناراحتی به خود راه ندهید که باعث خشنودی دشمن و آزرده شدن من خواهد شد.
 
منبع: نوید شاهد کرمان 
 
انتهای خبر/ م
https://armanekerman.ir/vdcau0n6e49nyi1.k5k4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما