ماجرای بازداشت یک خبرنگار در فرودگاه جیرفت، با درایت قاضی تلاتوف به صلح ختم شد؛ روایتی که نشان داد عدالت میتواند چهرهای انسانیتر داشته باشد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری «راه آرمان»؛ سفر وزیر میراث فرهنگی به جیرفت برای من، به عنوان یک خبرنگار، قرار بود یک مأموریت خبری معمولی باشد، اما اتفاقی غیرمنتظره همه چیز را تغییر داد.
لحظاتی پیش از اذان صبح که از مقابل استانداری کرمان به سمت جیرفت حرکت کردیم چندین سوژه را برای پوشش سفر وزیر در ذهنم داشتم اما در فرودگاه جیرفت، هنگام تصویربرداری، با ممانعت نیروی انتظامی مواجه شدم و اصرارم بر انجام وظیفه باعث شد که درگیر سوءتفاهمی ناخوشایند شوم. نتیجه، تشکیل پرونده و حضور در دادگاه بود. اما آنچه این ماجرا را خاص کرد، نه بازداشت و نه دادگاه، بلکه حضور قاضی مصیب تلاتوف بود؛ قاضیای که عدالت را نه فقط در قوانین، بلکه در انسانیت جستجو میکرد.
اتاقی متفاوت از همه دادگاهها
بعد از گذراندن ساعتی در پلیس اطلاعات جیرفت از لحظه ورودم به اتاق قاضی تلاتوف، فهمیدم که اینجا با دیگر دادگاههایی که دیده بودم فرق دارد؛ برخورد صمیمی او با مراجعان، گفتگو با برخی به زبان محلی و تلاشش برای ایجاد فضای دوستانه، نشان از قاضیای داشت که مردم را میشناخت و به دنبال راه حلی برای حل اختلافات بود. هر کس از اتاق او خارج میشد، لبخندی بر لب داشت؛ گویی عدالت در اینجا، بیش از مجازات، بر پایه سازش و گفتگو بنا شده است.
قاضیای که صلح را ترجیح میداد
پرونده من هم در میان دیگر پروندهها در حال بررسی بود و باید خارج از نوبت و به صورت ویژه رسیدگی میشد، به عنوان خبرنگاری که تنها قصد پوشش خبری سفر وزیر را داشتم، قاضی تلاش میکرد از صمیم قلب میان من و مأمور انتظامی که معتقد بود به او بیاحترامی شده است، سازش ایجاد کند. مسئولان استانی و محلی نیز در تلاش بودند که ماجرا بدون تنش خاتمه یابد. در این میان، قاضی تلاتوف با خاطرهگویی و شوخیهای بجا، فضای دادگاه را تلطیف میکرد.
او حتی زمانی که فرماندار جیرفت با او تماس گرفت تا از سرنوشت پرونده بپرسد، با لحنی مطمئن و طنزآمیز گفت: «نگران نباشید، ما با هم به شورای اداری میآییم!» گویی هیچ مشکلی وجود نداشت و این تنها یک گفتگوی ساده میان دو طرف اختلاف بود.
وقتی «سرباز آسترکی» در دادگاه حضور داشت!
در میانه این جلسات، اتفاقی رخ داد که مرا به یاد یکی از صحنههای سریال تلویزیونی «آقای قاضی» انداخت. در این سریال، سرباز آسترکی مدام در میان پروندهها سرک میکشید و بیموقع وارد بحثهای قاضی میشد، چیزی که چندان هم مورد علاقه قاضی نبود!
اینجا هم، یکی از همکاران دفتری قاضی تلاتوف، بیتوجه به تأکید قاضی که کسی نباید وارد اتاق شود، چندین بار وارد شد و با پرسیدن سؤالاتی درباره پروندهای دیگر، تمرکز جلسه و قاضی را به هم میزد با وجود اینکه بارها قاضی به او گفت درب را ببندید، کسی وارد نشود و بعد پیگیری خواهم کرد.
دیدن این صحنه، در آن فضای جدی، برایم لحظهای خندهدار و در عین حال جالب بود. تضاد میان فضای رسمی دادگاه و حضور مداوم این فرد که بیوقفه سؤالاتش را مطرح میکرد، لحظهای از سریال را برایم زنده کرد؛ سرباز آسترکی، جعفر و آقای قاضی.
قاطعیت در برابر اخلالگران امنیت
در میان این فضای صمیمی، اما قاضی تلاتوف در پروندهای دیگر، چهرهای مقتدر و قاطع از خود نشان داد. پرونده گروهی از جوانان که به اتهام زورگیری مسلحانه در جیرفت دستگیر شده بودند، در دست بررسی بود و خانواده یکی از متهمان خواهان آزادی او بودند. اما قاضی تلاتوف معتقد بود که امنیت مردم خط قرمزی است که نباید خدشهدار شود. با صراحت اعلام کرد که «مخلان آرامش جامعه باید درس عبرتی بگیرند تا دیگر مزاحمتی برای مردم ایجاد نشود.»
این تضاد میان تلاش قاضی برای ایجاد صلح در پرونده من و برخورد قاطعانهاش در برابر مجرمان، تصویری واقعی از عدالت را به نمایش گذاشت؛ عدالتی که هم میتواند مهربان باشد، هم قاطع، بسته به اینکه در برابر چه کسی قرار گرفته باشد.
پایان خوش یک ماجرا
در نهایت، تلاشهای قاضی نتیجه داد و ماجرای سوءتفاهم من با صلح و آشتی به پایان رسید. بعد از دست دادن و روبوسی، راهی شورای اداری جیرفت شدیم. این تجربه برای من بیش از یک پرونده حقوقی، درسی از عدالت بود؛ عدالتی که میتواند چهرهای انسانی داشته باشد، اما در برابر اخلالگران امنیت جامعه، مصمم و غیرقابل گذشت باشد.
قاضی مصیب تلاتوف نشان داد که عدالت، تنها اجرای قانون نیست، بلکه درک شرایط، حفظ آرامش مردم و ایجاد تفاهم، نقش مهمی در اجرای صحیح آن دارد.
گزارش از ثارالله انکوتی
انتهای خبر/ پسند https://armanekerman.ir/vdcevf8zzjh8epi.b9bj.html
عضو هیات علمی دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان گفت: تقارن ماه رمضان با نوروز باستانی ایرانیان سبب شده است که فلسفه نوروزی رستاخیز طبیعت و جانهای مردم تقویت ...