کارشناس ارشد روابط بینالملل گفت: اگر بناست منافع و امنیت ملی ایران محفوظ بماند، از نان شب واجبتر است که جبهه داخلی را مستحکم و شکافها را ترمیم کنیم.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری «راه آرمان»؛ در نشست تحلیلی با اصحاب رسانه، حسین جابری انصاری، کارشناس ارشد روابط بینالملل و مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، به بررسی تحولات بینالمللی، چشمانداز توافق هستهای و جایگاه ایران در معادلات منطقهای پرداخت. وی با نگاهی راهبردی به سیاست خارجی و داخلی کشور، بر لزوم تثبیت دستاوردها، ترمیم شکافهای داخلی و مقابله با برداشتهای استراتژیک نادرست طرف مقابل تأکید کرد.
شکاف دولت و ملت؛ تهدیدی برای امنیت ملی
کارشناس ارشد روابط بینالملل با صراحت به وضعیت داخلی کشور پرداخت و اظهار کرد: در دهه اخیر، بهویژه در سالهای اخیر، شکافهایی میان دولت و ملت ایجاد شده که متأسفانه تعمیق یافتهاند. این شکافها پیشرونده بودهاند و ترمیم آنها از نان شب واجبتر است.
جابری انصاری تأکید کرد: این مسئله نهتنها یک دغدغه اجتماعی، بلکه عین امنیت ملی و منافع ملی ایران است. همه دلسوزان کشور، نخبگان، مسئولان و جامعه باید برای ترمیم این شکافها بسیج شوند.
جبهه داخلی را مستحکم کنیم
کارشناس ارشد روابط بینالملل با اشاره به تجربه اسرائیل در مدیریت بحرانها، اظهار کرد: در اسرائیل، فرماندهی ارتش و ساختار سیاسی دائماً به جبهه داخلی میپردازند. ما نیز باید چنین کنیم. اگر بناست منافع و امنیت ملی ایران محفوظ بماند، از نان شب واجبتر است که جبهه داخلی را مستحکم کنیم و شکافها را ترمیم کنیم.
شرطبندی آمریکا و اسرائیل بر بیثباتی داخلی ایران
وی با اشاره به راهبرد طرف مقابل، گفت: بر اساس مطالعاتم، شرطبندی اصلی آمریکا و اسرائیل روی عنصر داخلی ایران است، حتی بیش از تحولات منطقهای. آنها میدانند که در عرصه منطقهای، ایران هم آسیب دیده و هم دستاوردهایی داشته، اما تصورشان این است که در داخل کشور، بیثباتی و آشفتگی وجود دارد.
کارشناس ارشد روابط بینالملل افزود: این برداشت، مبنای راهبرد فشار و امتیازگیری یکطرفه آنهاست. آنها معتقدند ایران در وضعیت داخلیاش دچار ضعف است و بنابراین ضرورتی برای توافق نمیبینند.
تجربه انسجام ملی در بحرانها
جابری انصاری با یادآوری تجربه جنگ تحمیلی و بحرانهای گذشته، گفت: در شرایط سخت، ملت ایران نشان داده که پیوندی مستحکم با هویت ایرانی و اسلامی خود دارد. چه در داخل کشور و چه در میان ایرانیان خارجنشین، هیچ تجمع قابل ذکری علیه دولت شکل نگرفته است. این سرمایه اجتماعی باید حفظ شود.
راه توافق از تغییر برداشت استراتژیک میگذرد
جابری انصاری گفت: تا زمانی که برداشت استراتژیک آمریکا از ایران تغییر نکند، امکان توافق برد-برد وجود ندارد. طرف مقابل صرفاً خواهان گرفتن امتیاز است و حاضر به داد و ستد واقعی نیست. تنها راه، تغییر این برداشت از طریق ترمیم سیاست داخلی و استحکام جبهه داخلی است. اگر این مهم محقق شود، فرصت برای توافق مجدد فراهم خواهد شد.
توافق نیازمند اراده دوطرفه است
جابری انصاری در سخنان خود با اشاره به اصل گفتگو و توافق، گفت: ما یک طرف این معادله هستیم و طرف دیگر ایالات متحده آمریکاست. پرسش این است که آیا امکان توافق وجود دارد یا نه؟
وی با مرور روند مذاکرات هستهای و خروج آمریکا از برجام در دوره اول ریاستجمهوری دونالد ترامپ افزود: ترامپ توافق را متعلق به حزب رقیب خود دانست و از آن خارج شد. اکنون در دور دوم ریاستجمهوریاش، سیاست خارجی آمریکا در برابر رقبای جهانی مانند چین، روسیه و کشورهایی چون ایران، بر پایه فشار و امتیازگیری یکطرفه استوار است.
رابطه ارگانیک آمریکا و اسرائیل با حاشیه اختلاف
جابری انصاری با اشاره به روابط آمریکا با متحدانش در منطقه، بهویژه اسرائیل، اظهار کرد: رابطه ایالات متحده با اسرائیل یک پیوند ارگانیک و منحصر بهفرد است. اگرچه اختلافاتی نیز میان آنها وجود دارد، اما همپیمانی استراتژیک میان دو طرف طی دههها استمرار یافته است. امروز با شخصیتهای سیاسی چون ترامپ و نتانیاهو، این همپیمانی در اوج خود قرار دارد.
ایران خواهان توافق برد-برد است
کارشناس ارشد روابط بینالملل با تأکید بر اراده ایران برای توافق، تصریح کرد: برداشت من این است که ایران امروز مایل به توافقی مبتنی بر اصل برد-برد است؛ توافقی که منافع ملی را تأمین و خطرات را کاهش دهد. این موضوع بارها بهصراحت اعلام شده است.
اما آیا طرف مقابل هم اراده دارد؟
وی در پاسخ به این پرسش که آیا طرف مقابل نیز ارادهای برای توافق دارد، گفت: بهعنوان یک کارشناس، معتقدم چنین ارادهای در طرف آمریکایی وجود ندارد. تصمیمات سیاستمداران بر اساس برداشت استراتژیک آنها از وضعیت طرف مقابل اتخاذ میشود. آمریکا امروز ایران را کشوری با ضعف در عرصه خارجی و مشکلات در عرصه داخلی میبیند و بنابراین ضرورتی برای توافق نمیبیند.
تصویر از واقعیت مهمتر از خود واقعیت است
جابری انصاری با تأکید بر نقش تصویر ذهنی در سیاست بینالملل، خاطرنشان کرد: در سیاست، آنچه اهمیت دارد تصویر سیاستگذاران از واقعیت است، نه لزوماً خود واقعیت. امروز برداشت استراتژیک آمریکا این است که ایران در وضعیت داخلی و خارجی دچار ضعف است و بنابراین نیازی به توافق ندارد.
تحولات منطقهای؛ از سوریه تا یمن
مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران با اشاره به تغییرات در محیط استراتژیک ایران، گفت: در یک سال اخیر، تحولات مهمی در منطقه رخ داده است. در سوریه، دولتی که همپیمان ایران بود جای خود را به دولتی داده که در نقطه مقابل ایران قرار دارد. این تغییر، بخشی از عناصر بازی استراتژیک ایران را دگرگون کرده است.
وی در مقابل، به نقش جدید یمن اشاره کرد و افزود: یمن که پیشتر بازیگری حاشیهای در خاورمیانه بود، اکنون به یک بازیگر مؤثر منطقهای تبدیل شده است. این تحول به نفع ایران بوده و موجب نگرانی اسرائیل شده است. تلاشهای آنها برای مهار این وضعیت به دلیل جغرافیای خاص یمن و مقاومت مردمانش ناکام مانده است.
عقلانیت استراتژیک ایران در مواجهه با بحرانها
جابری انصاری با یادآوری حادثه مزارشریف و شهادت دیپلماتهای ایرانی، گفت: ایران با وجود آمادگی نظامی، از درگیری مستقیم با افغانستان خودداری کرد. این تصمیم، نمونهای از عقلانیت استراتژیک ایران بود. در مقابل، عربستان وارد جنگ فرسایشی با یمن شد و در نهایت مجبور به عقبنشینی شد.
مربع قدرت؛ چارچوب تحلیل تحولات
کارشناس ارشد روابط بینالملل تشریح ابعاد قدرت در سیاست بینالملل، اظهار داشت: قدرت هوشمند، ترکیبی از چهار ضلع است: نظامی-امنیتی، سیاسی-دیپلماتیک، اقتصادی-بازرگانی و فرهنگی-رسانهای؛ اگر نتوانیم قدرت سختافزاری را به اقتدار مشروع تبدیل کنیم، موفقیتها ماندگار نخواهند بود.
تثبیت قدرت؛ از موفقیت تا اقتدار مشروع
وی افزود: قدرت باید به اقتداری تبدیل شود که توسط بازیگران منطقهای و جهانی به رسمیت شناخته شود. اگر نتوانیم موفقیتها را تثبیت و تداوم ببخشیم، هیچ تضمینی وجود ندارد که آنها پایدار بمانند. ممکن است بهصورت پرانتز تاریخی بسته شوند.
جابری انصاری تأکید کرد: در یکی دو سال گذشته، بخشی از چالشهای ایران ناشی از همین ناتوانی در تثبیت موفقیتها بوده است. ظرف استراتژیک ایران تغییر کرده، اما نه بهگونهای که آمریکا و اسرائیل تصور میکنند. ایران هنوز بازیگر مؤثر منطقهای است.
انتهای خبر/ پسند
«به» در کرمان، گرچه محصولی فراموششده در سایه پسته و گردو است، اما ظرفیتی پنهان برای کشاورزی پایدار، صنایع غذایی محلی و گردشگری روستایی به شمار میرود....