کشاندن جنگ به زمانِ نیاز اروپا به غذا ناشی از راهبرد فرسایشی کردن جنگ برای رسیدن به مقاصد است و یک قسمت از گرانی ها علل جهانی دارند و این گرانی قاعدتا به ایران هم سرازیر می شود.
یادداشت؛
فرسایشی کردن جنگ برای رسیدن به مقاصد
20 ارديبهشت 1401 ساعت 11:50
کشاندن جنگ به زمانِ نیاز اروپا به غذا ناشی از راهبرد فرسایشی کردن جنگ برای رسیدن به مقاصد است و یک قسمت از گرانی ها علل جهانی دارند و این گرانی قاعدتا به ایران هم سرازیر می شود.
به گزارش راه آرمان گرانی های جدید و بحث تورمی که در کشور وجود دارد را چگونه باید تحلیل کرد؟
برای تحلیل بهتر این مسئله، از چند منظر باید به این مطلب نگاه کرد:
در ابتدا باید به تبعات جهانی جنگ اوکراین و روسیه توجه کرد. تداوم این جنگ باعث می شود اوکراین نتواند به مسئولیت و ساختار اصلی خودش که تامین غذای اروپا و بخشی از دنیا است بپردازد.
حال اگر جنگ تمام شود و روسیه کل اوکراین را تسخیر کند چه خواهد شد؟
به هر حال تولید غذا باید ادامه پیدا کند و در این بین، از طرفی اروپا و ناتو و ایالات متحده آمریکا دارند به روسیه فشار وارد میکنند و عملا ابزارهای قدرت در دست آنهاست؛ پس روسیه به اجبار باید کاری را انجام بدهد و مجرای تنفسی اروپا و قسمتهای عمده دنیا را ببندد و از طرفی هم سیاست روسیه، ادامه جنگ و فرسایشی کردن آن است. نظر بعضی از کارشناسان درباره جنگ روسیه و اکراین این است که روسیه جنگ شهری نمی داند؛ مثلا سربازانش با تانک عکس میگیرند و مسائلی از این قبیل. در واقع روسیه نیز دقیقا همین را میخواهد که جنگ فرسایشی شود و عملا امنیتی برای تولید غذای اروپا به وجود نیاید و در نهایت باعث شود اروپا در برابر خواسته های روسیه زانو بزند.
اینکه روسیه جنگ را در زمستان، یعنی زمانی که اروپا نیاز به نفت و گاز روسیه دارد شروع میکند و آن را به بهار و تابستان، یعنی به زمان نیاز اروپا به غذای اوکراین می کشاند ناشی از همین راهبرد فرسایشی کردن جنگ برای رسیدن به مقاصد خود است. پس باید این مطلب را در نظر گرفت که یک قسمت از گرانی ها علل جهانی دارند و این گرانی قاعدتا به ایران هم سرازیر می شود.
نکته دوم راهبرد دولت ها بعد از روی کار آمدنشان است. در داخل کشور معمولا دولت ها در چهار سال اولی که کار را به دست میگیرند و چهار سال دومی که میخواهند بقا داشته باشند و بتوانند بازی را به رقیب نبازند، اقدامات خاصی را انجام می دهند. در چهار سال دوم معمولا دولت ها با گرانی ها مقابله میکنند، به همه چیز پورسانت می دهند، خودشان از بودجه های دولت کم میکنند تا بتوانند قیمتها را با ماندنشان متعادل کنند. برای همین دولت ها خودشان را مقروض می کنند؛ مثلا وقتی دولت رئیسی سرکار می آید، می گویند بدهی دولت برای این بوده که فرضا چهار سال نان را گران نکردند. در بحث دلار هم همین مسئله وجود داشته است؛ قبل از اینکه فشارهای جهانی و بحث عدم فروش نفت به وجود بیاید دولت ها خودشان هزینه می کردند تا دلار را ثابت نگه دارند و از محبوبیتشان کم نشود. یا اینکه گندم و مایحتاج عمومی را ثابت نگه می داشتند. اما دولت آقای روحانی هرچند تلاش کرد از نظر مالی هزینه کند، به واسطه فشارهای خارجی و ساختار جهانی نتوانست این کار را انجام دهد و به همین علت یک دولت مقروض را به رئیس جمهور بعد تحویل داد.
چرخه ی گندم در ایران به این صورت است که این محصول به واسطه یارانه دولت و پول نفت، ارزانتر از قیمت واقعی به دست مصرف کننده واسطه می رسد. مصرف کننده واسطه اصنافی مثل نانوایی، قنادی، کارخانه های تولید ماکارونی و... هستند که متاسفانه انصاف عمومی در این صنایع وجود ندارد. فرضا نانوایی که سهمیه اش ماهی یک تن گندم است، اگر 500 کیلو را مصرف کند، مازادش را به کارخانه ماکارونی می فروشد. حال آن کارخانه چه کاری انجام خواهد داد؟ گندم را فرآوری کرده و به ماکارونی تبدیل و آن را به شکل قاچاق صادر می کند. اینکه که هرگونی گندم با قیمت 60 هزار تومان به دست کارخانه دار میرسد و او می تواند به قیمت هرگونی 600 هزار تومان بفروشد، باعث می شود تا تولید کنندگان به سمت تخلف بروند. کشور واسطه نیز به دلیل همین ارزانی به استفاده از این ساختار قاچاق رو می آورد.
بنابراین برای تحلیل موضوع گرانی های اخیر سه محور وجود دارد :
جنگ اوکراین و روسیه: اوکراین غذای اروپا و قسمت هایی از آسیا را تأمین میکند. وقتی جنگ میشود امکان تولید غذا وجود ندارد و روسیه از این اهرم استفاده میکند تا به اروپا و آمریکا فشار آورد. این موضوع گریبان گیر ما هم میشود زیرا فرآورده های دامی و نهادهای دامی و گندم ما بعضا از همانجا به دستمان میرسد، چون در حال جبران آن هستیم. درست است میگوییم که به خودکفایی رسیدیم اما اینگونه نیست که دائما خودکفا باشیم.
وقتی دولتی سرکار می آید و با دولت مقروضی مواجه می شود گرانی به طور خود به خود به وجود می آید.
چه چیزی باعث قاچاق میشود؟ اینکه گندم در داخل ارزان تر از خارج است. یعنی کیسه آردی که فرضا ۶۰ هزار تومان بخرید، در مرز می توانید ده برابر یعنی ۶۰۰ هزار تومان بفروشید. اگر این محصول به طور مثال به دست مصرف کننده اول یعنی نانوایی یا قنادی یا کارخانه ماکارونی به قیمت 540 تومان برسد دیگر امکان اینکه به شکل قاچاق صادرات بکند ندارد. اگر میخواست صادرات کند و سهم دولت را بدهد و دوباره همین را به سبد غذایی مردم برگرداند، اتفاق میافتاد اما بدین شیوه نه.
نکته بعد این است که وقتی ساختار دولت ها شروع به کار میکند و شما میخواهید یک جنسی را برای کشور خریداری کنید، اینطور نیست که در کشور تولید کننده کارت بکشید و جنس ۳ ماه بعد به دستتان برسد! خیر، بایستی یکسری ساختارهای مالی بین المللی را رعایت کنید. جنس شما به صورت بخش بخش ارسال می شود. خریدی در سطح کشور که از ۶ ماه پیش شروع کردید، ۶ ماه تا یکسال طول میکشد تا به دست شما برسد.
ما نمی خواهیم از دولت دفاع کنیم یا اینکه دولت را بکوبیم، خیر، ولی این واقعیت های جهانی است. بایستی آگاهسازی و شفافسازی علمی صورت گیرد. اینکه بخواهیم صرفا یک سری اطلاعات را به مردم بدهیم و یک سری اطلاعات را ندهیم، این اتفاقات میافتد.
بنابراین اینگونه نیست که اگر گندم کم بود، اسفندماه برای فروردین ماه خریداری کنند! خیر، از هم اکنون باید بهفکر گندم فروردین سال آینده باشند.
اما بحث دیگری که در این ساختار وجود دارد این است که ما خوب عمل نمیکنیم. سال هاست که این کار را انجام داده ایم. در بحث بنزین اشتباه فاحشی رخ داده و شفافسازی ها نیز اشتباهتر بوده و بعد دنبال آن بودند که جرقه ای زده شود اما وقتی بخواهیم با قوت لایموت مردم، کار، تعدیل یا جراحی بزرگی را انجام دهیم نیاز به شفاف سازی و اعتمادسازی دارد. اینکه دولت را بکوبیم که چرا شفاف سازی نکرده کار خوبی نیست. تمام دولت ها اشتباهات و نفوذی های خاص خود و جریان های متضاد ساختار خودشان را دارند. اما دراین باره ساده ترین کار این است که فرض کنید هر ایرانی هفته ای یک بار بخواهد ماکارونی بخورد. چقدر میخواهید گران کنید؟ باید میزان گرانی را به مردم پرداخت کنید تا مشکل حل شود. از چه کسی می گیرید؟ از همان کارخانهدار میگیرید، از جیب دولت و مردم که قرار نیست گرفته شود!
نبایستی کاری کنیم که این دفاع از دولت و دفاع از ذات مقدسی که در ساختار اسلامی ما وجود دارد خدشه دار شود و باعث شود که تحمل اقشار خاص جامعه تمام شود. از طرفی شفاف سازی نمیکنیم و از طرفی نیز دشمن با استفاده از فضای رسانه و ساختار فرهنگی خاصی که در جامعه ما وجود دارد باعث میشود که هیجانات و حساسیت ها بیشتر شود و عملا کاری کنیم که اقدامات درست از دستور کار خارج شود و فضا قابل کنترل نباشد.
اگر امروز کسی ماکارونی نیاز داشته باشد با موج گرانی ماکارونی مواجه میشود و حساسیت آنقدر بالا میرود که ساختار عوض میشود. بنابراین اول بایستی شفافسازی کرد. بسیاری از زیرساخت هایی که ما داریم به ضرر کشور خودمان و به نفع یکسری واسطه و به نفع کشور های همسایه است که به ناحق به آن ها میرسد. ما بایستی ساختار اجرایی و ساختار نظارتی را قوی کنیم. قطعا مشکل در قوه قضاییه و در ساختار نظارتی خود دولت و ساختار قضایی وجود دارد، چون با کسی که تخلف کرده است برخورد نمیشود. مثلا بگویند شما به چه حقی ماکارونی تولید کردید و به خارج از کشور صادر کردید؟ مگر نمیدانید مصرف بازار چقدر است؟
این ها را باید لحاظ و پیگیری کنیم. در شفافسازی ها و تبیین ها باید اینها را گفت و بایستی ساختار دولت توجه کند. دفاع کورکورانه از هر چیزی و مقدس سازی آن منجر به تخریب آن میشود. دفاع بایستی آگاهانه و با شفافیت و با تبیین باشد نه اینکه چون این دولت است باید از آن دفاع کرد، خیر، هر دولتی بود باید از آن دفاع کرد اما همراه با شفاف سازی.
اینکه بگوییم جناح فلان چنان کرده و... مهم نیست آن چیزی که در سفره مردم است برایشان واضح و شفاف است. در نهایت امر اگر تمام این رسانه ها و شعارها را کنار بگذاریم به این میرسیم که در سفره مردم چه چیزی وجود دارد؟ این نکته خیلی مهمی است.
و نکته آخر اینکه اگر دولت اقدامی را انجام میدهد اینگونه نیست که مثلا اگر شاخص بورس را تغییر داده و بدهی های دولت قبل را پرداخت کرده، مردم احساس کنند! این ۶ ماه یک یا دو سال زمان میبرد تا مردم اقدام دولت را احساس کنند. این برای اقدام های مثبت است. اما اقدام های منفی چون سریع به مردم میرسد میفهمند و احتمال دارد از دایره تحملشان خارج شود. پس این کارها باید با دقت نظر بهتری انجام شود تا جواب مثبتی عاید شود.
قسمت عمده ای از گرانی ها مربوط به ساختار جهانی است؛ برای مثال هم اکنون نفت را بیشتر و گران تر میفروشیم ولی کسی اثرش را در اقتصاد نمیبیند. ولی میگوییم که بدهی ها را پرداخت کردند، از کجا بدهی ها را پرداخت کردند؟ از همین ساختار اقتصادی کشور پرداخت میکنند. پس این دو باید در کنار هم دیده شوند. و به مردم تفهیم و اعلام شود که اگر اتفاقی در کشور میافتد یا دولت اقدام مثبتی را انجام میدهد نمیشود مردم در همان ساعت و همان لحظه نتیجهی آن را مشاهده کنند.
نویسنده: تاج الدینی
انتهای پیام/ الهه تاج الدینی
کد مطلب: 126806