اگر چه خطر هر لحظه در کمین نیسان آبیهاست ولی سود عجیب و غریب مشکهای پر از گازوئیل و بنزین هر جوانی را وسوسه میکند. حالا طعم پول راحت زیر دندان طمع افتاده است.
به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه خبری«راه آرمان»؛ این روزها که به جنوب سفر کنی بحث نیسان آبیها داغ است. خودروهایی با مشکهای برزنتی پر از گازوئیل که به سوی مرز رهسپارند. در صف جایگاههای عرضه سوخت میایستند و خیلی عادی شروع به پر کردن باک میکنند. اما نازل علاوه بر باک، مشک را هم پر میکند.
پژوها، بنزین و نیسان آبی، گازوئیل را حمل میکنند. هر لیتر بنزین ۳هزار تومانی، در مرز ۳۵ تا ۴۵ هزار تومان به فروش میرسد. هر لیتر گازوئیل 600 تومانی در ایران نیز در پاکستان 46هزار تومان به فروش میرسد. درآمدی سرشار برای صاحبان نیسان آبی اما جامعه ای که حالا تغییر میکند.
جاده پرخطر
از قدیم گفتند حق تقدم با نیسان آبی است. در جنوب حالا میگویند همه حق رانندگی با نیسان آبی است. خودروهایی که با سرعت غیرمجاز و حرکات نامطمئن نه تنها در جادههای برون شهری بلکه در معابر شهری هم میرانند. در خیابان با مشاهده نیسان آبی همه به احترام همراه با ترس کنار میکشند. در تقاطعها فارغ از حق تقدم یا رنگ چراغ، این رنگ آبی است که مشخص میکند چه کسی اول حرکت کند.
با همه این موارد هر سال تعداد زیادی از جوانان در تصادفات مربوط به نیسان آبیها جان میبازند. وقتی در جادههای کویری میرانی بعید نیست بقایای یک نیسان آبی سوخته را در کنار جاده نبینی. خودروهایی که مانند بمب در کوی و برزن میرانند و نه تنها جان خود بلکه جان آدمهای زیادی را به خطر میاندازند.
پول راحت
محمد یکی از صاحبان نیسان آبی است. دیپلم گرفته و سربازی رفته است. حالا هنوز به ۲۴ سال نرسیده است برای خود ثروتی بهم زده است. چند خودرو، خانه، مغازه و همسر و فرزند دارد. تمام اینها را مرهون نیسان آبی است.
از او میپرسم چرا حالا که سرمایه ای داری کار تولیدی مطمئن یا کسب درآمد امن تری را راه نمیاندازی؟ میگوید معتاد پول راحت شدم.
هر چند خطر هر لحظه در کمین نیسان آبیهاست ولی سود عجیب و غریب مشکهای پر از گازوئیل و بنزین هر جوانی را وسوسه میکند. حالا طعم پول راحت زیر دندان طمع افتاده است.
یک کارشناس انتظامی هشدار میدهد فرهنگ پول راحت میتواند تبعات سختی داشته باشد. اگر دولت با افزایش قیمت بنزین و گازوئیل یا کنترل جایگاههای سوخت بتواند جلوی قاچاق سوخت را بگیرد ولی این فرهنگ غلط موجب میشود صاحبان نیسان آبی به فکر قاچاق کالا، مواد مخدر، انسان و... بیافتند.
فرهنگ مصرفگرایی
شاید آرزوی خیلیها دکتر و مهندس و خلبان شدن باشد اما بچههای جنوب حالا به دنبال رانندگی یاد گرفتن و خرید خودرو هستند. مشکهای خود را از بنزین و گازوئیل پر کنند و بزنند به دل جاده تا از این طریق ثروتی برای خود بهم بزنند. گواهینامه، کارت پایان خدمت، بیمه و... هم بعدا میگیرند.
اما این تنها اتفاق نامیمون در جامعه نیست. حالا چشم و هم چشمیها آش شور فرهنگ مصرفگرایی را هم میزنند. جوانان به قول خودشان برای پوززنی هرکاری میکنند.
یکی از اهالی جنوب از عروسیهایی تعریف میکند که هزینه آن از یک میلیارد تومان فراتر میرود. فقط یک قلم نورپردازی شب عروسی یکصد میلیون تومان خرج بر میدارد. جوانانی که به خاطر چشم و هم چشمی زیر بار هر خرج ضروری و غیرضروری میروند.
از آن طرف جوانان تحصیلکرده ای که حتی با مهاجرت هم نمیتوانند این پول را بدست آورند.
از کپر درس بگیریم
حداقل سه دولت جشن پایان کپرنشینی گرفتهاند. چون در فرهنگ مدرن تهرانی شده، کپر نماد فقر است. رسانهها هرجا میخواهند فقر را به تصویر بکشند کپر را نشان میدهند.
ولی کپر یک سبک زندگی است. در گرمای شرجی جنوب، خانههای آجری و بتنی محکم، تبدیل به کوره آتش میشوند. این کپر است که به خاطر ساختار خود آسایش را برای خانواده به همراه میآورد.
ساخت و سازهای ۲۰ سال اخیر نتوانست جای کارها را بگیرد. تا وقتی دولت این فرهنگ را برسمیت نشناسد و براساس بوم منطقه کار نکند تمام جشنهای پایان کپرنشینی بیهودهاند.
حالا در قضیه نیسان آبیها هم همین است. اگر زمانی فقر و نبود پول مشکل بود حالا ثروت بادآورده و اختلاف طبقاتی اوضاع مردم را بهم ریخته است.
راه حل نیسان آبی ها، در زمین حاصلخیز و فرهنگ غنی مردم جنوب کرمان است.
شهرستان تازه تأسیس جازموریان در عرصه شاخصهای توسعه و عمرانی از سطح نرمال کشور عقب است که برای ارتقا در این زمینه، همت والای مسئولان استانی و کشوری را ...