تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳ ساعت ۰۸:۲۸
۰
plusresetminus
در یادداشت زیر مروری بر سیاست رسانه‌ای رژیم صهیونیستی در ۱۵ ماه اخیر صورت گرفته است.
آیا یهود از خون نمی‌ترسد؟
به گزارش پایگاه خبری «راه آرمان»؛ بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند طی ۱۵ ماه اخیر پس از طوفان‌الاقصی به مرور با چهره جدیدی از صهیونیسم و یهود مواجه بوده ایم.

صهیونیسم، فرقه‌ای است که با نظامی‌گری و خشونت پیوند خورده است و از طریق تثبیت یک ترس فراگیر از مرگ پس از هولوکاست توانسته یک دولت جعلی را در جغرافیای دینی-اسطوره‌ای فلسطین شکل دهد.

تشکیل رژیم صهیونیستی یک اتفاق رسانه‌ای (media event) است. اما اکنون می‌توان گفت بقای رژیم صهیونیستی هم بر اساس اتفاقات رسانه‌ای پیگیری می‌شود.

یهود و صهیونیسم برای سال‌ها به عنوان فرقه‌ای به شدت حساس نسبت به «خون و مرگ» شناخته شده است. به کنایه گفته می‌شد اگر بند انگشت یک صهیونیست در جنگی قطع شود و در خاک دشمنش باقی بماند، دولت یهودی برای پس گرفتنش مذاکره خواهد کرد.

گفته می‌شد رژیم صهیونیستی توان جنگ‌های طولانی را ندارد و زمانی که تعداد کشته‌هایش بیش‌تر از انتظار باشد یا حتی دو نفر از نیروهای نظامی‌اش به اسارت درآیند، عقب‌نشینی می‌کند و به آتش‌بس و مذاکره رو می‌آورد.

اما طی این ۱۵ ماه گویی چهره جدیدی از موجودیت خبیث صهیونیسم به نمایش درآمده. به‌راستی چه چیزی این امکان را به نتانیاهو می‌دهد تا جنگی چنین پر هزینه را ادامه دهد و علی‌رغم اینکه ده‌ها نفر گروگان در اختیار حماس است و ده‌ها هزار صهیونیست آواره‌اند، محبوبیت و مقبولیتش در داخل سرزمین‌های اشغالی همچنان باقی باشد؟

مانوئل کاستلز در کتاب مهمش «قدرت ارتباطات» به سراغ بررسی مکانیسم اثر ارتباطات از طریق تصویرسازی ذهنی می‌رود.

او با استفاده از پژوهش‌های عصب‌شناختی نشان می‌دهد که قدرت، حاصل دست‌کاری تصاویر ذهنی مخاطبان و ساخت معناست. مهم‌ترین مصداق مورد اشاره کاستلز سیاست رسانه‌ای جرج بوش در جنگ ۲۰۰۳ در عراق است.

کاستلز نشان می‌دهد که چگونه رسانه‌های آمریکا توانستند با اطلاعات غلط احساسات مردم آمریکا به خصوص «ترس از مرگ» را تحت تاثیر قرار دهد و به آن‌ها ثابت کند که حمله به عراق ترس از مواجهه با مرگ را کاهش داده است! اقرار مکرر نتانیاهو و رسانه‌های رسمی رژیم به دشواری این برهه‌ زمانی و سختی جنگ، مصرفی داخلی داشت.

این سیاست رسانه‌ای در واقع نوعی مدیریت هیجانات عمومی در نسبت با اقدامات خشونت بار ارتش رژیم صهیونیستی بود.

نتانیاهو طی ماه‌های اخیر بارها تاکید کرد که «این جنگ یک جنگ وجودی است» و هست و نیست رژیم صهیونیستی را به آن گره زد. به نظر می‌رسد کاهش اعتراضات داخلی و افزایش حمایت صهیونیست‌ها از اقدامات او نشان‌دهنده موفقیت این سیاست رسانه‌ای‌ست.

او توانسته خشونت بی‌ملاحظه در بمباران غزه و لبنان را به عنوان تنها امکان بقا به کاهش احساس ترس از مرگ در داخل تبدیل کند.

به عبارت دیگر سیاست رسانه‌ای بوش در جنگ ۲۰۰۳ و نتانیاهو در جنگ اکنون برخلاف آنچه انتظار می‌رود، بر حفظ امنیت روانی مردم از طریق دور نشان دادن سایه جنگ و برجسته کردن توان نظامی داخل نبوده بلکه از طریق برجسته کردن تهدید قریب‌الوقوع و جلب موافقت برای بهترین و سخت‌ترین اقدام علیه آن بوده است.

نتانیاهو به جای صادر کردن این پیام که «مردم! این جنگ، جنگ ما نیست، شما راحت بخوابید، دشمن کوچک است و ما به‌ راحتی خطر را دفع خواهیم کرد»،‌ پیام هشدار مرگ و زندگی را صادر کرد و تمام هیجانات ضدجنگ را به نوعی حمایت‌گری از جنگ تمام عیار خود به عنوان «جنگ تک تک صهیونیست‌ها و حتی یهود در سراسر جهان»،‌ تبدیل کرد.

نویسنده: وحید یامین‌پور
منبع: فارس https://armanekerman.ir/vdcawin6a49nyy1.k5k4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما