خشونت کلامی به هرگونه استفاده از کلمات، لحن یا بیان تحقیرآمیز برای آسیب رساندن به دیگری اطلاق میشود.
به گزارش پایگاه خبری «راه آرمان»؛ خانواده اساسیترین نهادی است که به اعضای خود احساس امنیت و آرامش میدهد. و مهمترین فضا برای تأمین نیازهای طبیعی انسانها است.
این نهاد طی هزاران سال پایدارترین و مؤثرترین وسیله حفظ ویژگیهای فرهنگی و عامل انتقال آنها به نسلهای بعدی بوده است، اما وجود خشونت در خانواده اضطراب و ناامنی را گسترش میدهد که پیامد آن بیماریهای روان تنی، گسترش پدیده قتلهای خانوادگی، همسرکشی و کودک آزاری است.
رفتار پرخاشگرانه را خشونت و کلام پرخاشگرانه را پرخاشگری گویند اِعمال خشونت به دو شیوه جسمانی و کلامی است و علت و هدف هر دو، یک موضوع است. یکی از موضوعاتی که آسیبهای بسیار جدی به ارتباط میان زوجین وارد میکند، خشونت است، مسأله خشونت بین بسیاری از زن و شوهرها رایج بوده و کانون خانواده با آن دست و پنجه نرم میکند.
ممکن است زوجین بتوانند با سعی بسیار، همسرشان را برای خشونتی که نسبت به آنها داشته ببخشند، ولی فراموش کردن آن به ویژه اگر تکرار شود بسیار مشکل و حتی غیرممکن است، کارشناسان اجتماعی معتقدند خشونت در خانواده، نشان رشد خشونت در سطح جامعه است.
با توجه به اینکه خشونت ابعاد مختلفی دارد، خشونت مردان نسبت به زنان یا خشونت زنان نسبت به مردان یا مفهوم کلی خشونت در کانون خانواده که میتواند شامل بد اخلاقی، سردی روابط، استبداد رأی، زورگویی و جنبههای دیگری باشد، اگر خشم و پرخاشگری روندی عادی در زندگی مشترک پیدا کند، تعادل و تناسب رفتار خانوادگی را تحت تأثیر مستقیم قرار میدهد.
اشکال خشونت
این مسئله اشکال مختلفی دارد. ولی سادهترین نوع آن خشونت کلامی، فیزیکی و ظاهری است که فرد فریاد بزند چیزی را پرت کند، یا دو نفر با همدیگر درگیر شوند. حرفهای ناپسند بزنند، خشونت کلامی و رفتاری یعنی اینکه یک نفر با عمل یا کلام به فرد دیگری حمله میکند و او را مورد آزار و اذیت جسمانی یا روانی قرار میدهد، آنچه در انجام خشونت کلامی و رفتاری بسیار آزاردهنده است تحقیری است که نسبت به فرد مقابل صورت میگیرد، همین خشونت وقتی وارد لایههای زیرین رفتاری شود و به شکلی نامحسوس در بیاید میتواند آثار تخریبی جبرانناپذیری از خود به جای بگذارد. خشونت کلامی میتواند منجر به طلاق عاطفی زوجین و درنهایت طلاق قانونی آنها شود.
خشونت در جامعه
این نوع خشونت کلامی و رفتاری افراد در تعاملات اجتماعی هم در زندگی روزمره در سطح جامعه بسیار مشاهده میشود و طی سالهای اخیر شاهد افزایش خشونتهای رفتاری و کلامی در جامعه و پایین آمدن آستانه تحمل شهروندان هستیم که به طور قطع نگرانکننده است.
روزانه در در خیابانها و ترافیک شهری، داخل مترو و اتوبوس و مکانهای شلوغ و نانواییها میبینیم که بسیاری از شهروندان خشونتهای کلامی و رفتاری، دعوا و جر و بحثهای لفظی دارند و در موارد شدیدتر حتی گاهی ضرب و شتم هم انجام میدهند.
ضرورت دارد که دولتمردان و کارشناسان ریشهیابی کرده و سعی در ترمیم بهداشت روانی جامعه داشته باشند. با توجه به اینکه در سالهای اخیر در سطح جامعه دیده میشود که خشونتها و درگیریهای لفظی و رفتاری در میان شهروندان به ویژه در کلان شهرها رو به فزونی گذاشته که بیشک اگر چارهای برای آن اندیشیده نشود، جامعه را دچار ناامنی و بحران خواهد کرد.
آسیبهای روانی خشونت کلامی
– کاهش اعتماد به نفس و ایجاد حس بی ارزشی در فرد قربانی.
– افزایش اضطراب، افسردگی و اختلالات استرس پس از سانحه (PTSD).
– شکلگیری باورهای منفی نسبت به خود (مسلماً لیاقت ندارم یا همه از من متنفرند).
– از بین رفتن اعتماد در روابط عاطفی، خانوادگی یا کاری.
– ایجاد فاصله عاطفی و تمایل به انزوا برای جلوگیری از درگیریهای بیشتر.
– تکرار چرخه خشونت (قربانیان ممکن است در آینده خود به خشونتگر تبدیل شوند).
– اختلال در رشد اجتماعی و عاطفی کودکان در معرض خشونت کلامی.
– افزایش احتمال بروز رفتارهای پرخطر مانند خودآزاری یا سوءمصرف مواد.
– تأثیر منفی بر سلامت جسمی (مانند سردردهای مزمن، مشکلات گوارشی و ضعف سیستم ایمنی ناشی از استرس مداوم).
خشونت کلامی به اندازه خشونت فیزیکی مخرب است و می تواند بنیان های سلامت فردی و اجتماعی را تضعیف کند. شناخت عواقب پنهان آن و تلاش برای جایگزینی گفتگوی احترامآمیز به جای زبان تحقیر، گامی ضروری برای ساختن جامعهای امنتر و انسانیتر است.
نماینده مردم زرند و کوهبنان در مجلس شورای اسلامی گفت: در سپاه مردمیبودن و جهادی کار کردن شاخص است و این ویژگیها این نهاد را از سایر ارتشهای دنیا متمایز ...