تاریخ انتشار :دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۰۵
۰
plusresetminus
آنچه از زندگی شهید «محمدحسین مختاری» باید بدانید؛

از حضور در مدرسه علمیه امام صادق(ع) تا شهادت در جزیره ام‌الرصاص

محمدحسین در آن شب سرد زمستان، اروند را شکافت و او تنهای تنها در کنار جسم پاک شهیدان جانانه جنگید و عاقبت به‌ لقاء‌ حق پیوست.
از حضور در مدرسه علمیه امام صادق(ع) تا شهادت در جزیره ام‌الرصاص
به گزارش سرویس فرهنگ‌ و شهادت پایگاه خبری تحلیلی «راه آرمان» شهید «محمدحسین مختاری» پنجم دی۱۳۴۷، درشهرستان سیرجان دیده به‌جهان گشود.

محمد حسین سال‌های کودکی را در دامان پر مهر پدر و مادری مهربان و با صفا، در سایه معنویت و در فضایی سرشار از نورانیت قرآن و اهل بیت سپری کرد.

عشق به خدا و معصومین علیهم‌السلام از همان طفولیت با شیر مادر و نان حلالی که دست‌رنج پدر بود، ثمره بخشید.

سال‌های دبستان و راهنمایی را در مدارس زادگاهش سیرجان با علاقه و تلاش غیرقابل وصفی گذراند، به‌گونه‌ای که همواره به‌عنوان دانش‌آموز ممتاز با دریافت جوایز مطرح بود.


محمدحسين در دوران انقلاب با اين كه ۱۱ سال بيشتر نداشت، در صحنه‌های انقلاب شركت می‌كرد و در بسياری از موارد مشوق خانواده و دوستان برای حضور در جلسات و اعتراضات برضد رژيم پهلوی بود.

بعد از پایان دوره راهنمایی درحالی‌که استعداد و نبوغ فکری فوق‌العاده‌ای داشت، روح پاکش در هوایی دیگر سیر می‌کرد، جاذبه‌ای الهی او را به‌خود جذب و به اقیانوس بیکران روحانیت برد.

سال اول را در مدرسه صاحب‌الزمان (عج) سیرجان مشغول تحصیل شد و برای ادامه تحصیل به قم عزیمت کرد.

روحانی باهوش، خوش‌ذوق و دارای استعداد بالایی بود و در مباحثه‌ها خیلی مسلط بحث می‌کرد، وقت زیادی برای مطالعه می‌گذاشت و از همه مهم‌تر دارای حُسن‌خلق عجیبی بود.

شرکت در جهاد و دفاع‌مقدس را وظیفه خود می‌دانست و بارها به بسیج مراجعه کرد، ولی چون سنّ او اقتضا  نمی‌کرد، پذیرفته نشد، پس از چندی انتظار و تلاش برای اعزام به جبهه، موفق شد در عملیات بزرگ والفجر۸ که منجر به فتح شهر فاو شد، شرکت نماید.

سپس به قم برگشت و در مدرسه علمیه امام صادق (ع) مشغول درس و بحث و تهذیب نفس شده، تا اینکه دوباره صلاه رزم از رزم‌گاه عشق و آهنگ عملیاتی دیگر به گوش می‌رسید، او نیز بلافاصله به جبهه شتافت و در عملیات حماسه‌ساز کربلای یک به‌عنوان بی‌سیم‌چی گردان کربلا حضور یافت.

با شروع زمزمه عملیات کربلای‌چهار منطقه ام‌الرصاص دیگر بار این شهید عزیز ، عزم رزم را جزم کرد و خود را به خیل عظیم مشتاقان شهادت رساند.

این‌بار سینه مجروح و دل پردردش درپی مرهمی بود، می‌خواست خون سرخش را در رگ‌های خشکیده اجتماع جاری سازد، در آن شب سرد زمستان، اروند را شکافت و جزیره ام‌الرصاص میدان سرنوشت شد.

قلب سپاه کفر را نشانه رفت که ناگهان خط شکنان خطّه‌ نور خود را در محاصره دشمن دیدند، در این حماسه ماندگار، هم رزمانش یا مجروح‌شده و یا به خیل شهدای اسلام پیوستند و او تنهای تنها در کنار جسم پاک شهیدان جانانه جنگید و عاقبت گمنام به‌ لقاء‌ حق پیوست.

عروج او از این عالم به عالم ملکوت چهارم دی‌ماه ۱۳۶۵ رقم خورد و پیکر پاکش بعد از ۹ سال انتظار به پدر و مادر رنج دیده‌اش برگشت و در گلزار شهدای سیرجان دفن گردید.

انتهای خبر/ طهماسبی https://armanekerman.ir/vdcbs9b8arhbf5p.uiur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما