تاریخ انتشار :شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۰۵
۰
plusresetminus
در وصیت‌نامه شهید «محمدرضا شاکری» آمده است: خواهرم با سیاهی حجاب خویش می‌توانید کاری کوبنده‌ انجام دهید و نبرد با دشمن را طوفنده‌تر سازید.
خواهرم با حجاب خویش کاری کوبنده‌ انجام دهید
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری«راه آرمان»  «شهید محمدرضا شاكری» يكم خرداد ۱۳۴۶، در شهرستان كرمان متولد شد. وی تا دوم‌ متوسطه درس خواند، به‌عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. بيستم ‌دی ‌۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت‌ تركش به ‌شهادت رسيد. مزار وی در زادگاهش واقع است.

بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید «محمدرضا شاکری» را با هم مرور می‌کنیم:

بسم رب الشهداء به‌نام خدای شهیدان برادرعزیز: حال که پیک اجل لحظه‌به‌لحظه به من نزدیک‌تر می‌شود می‌خواهم از این‌جا برای‌تان بگویم.

از دیار عاشقان از دیار سرخ‌جامه‌گان پوینده راه حسین (ع) ازدیار راهیان کربلا، اما مگر این عقل ناقص و این زبان قاصر به درک و بیان و توصیف این مکان مقدس هست؟

هر آن‌چه که بهترین توصیف‌کنندگان و بهترین نویسندگان را بگوئید هرگز نمی‌توانند حتی یک کلمه را از این دیار را برای شما بشکافد و شما را به حقایق این دیار آشنا سازند.

حتی اگر این عاشقان گذشته از جانی که خودشان به وصال معشوق را احساس نموده‌اند برایتان از این وادی سخن‌ها گویند، هرگز قادر به درک آن نمی‌شوید، تنها راهی که برای درک این مطالب وجود دارد حضور در این مکان است.
آری حضور در این مکان تنها راه‌حل درک مفاهیم عشق عاشقان این کوی است.

شاید آن زمان که در این‌جا انسان حضور پیدا کند بتواند تا اندازه‌ای جلوه عشق این عشاق را ببیند. آن زمان که عاشقی روی به سوی معشوقش می‌کند و آن زمان که در خون خویش بهر معشوقش می‌غلتد، آن‌گاه که نظاره‌گر این عاشقان از سرگذشته شوید، شاید درک کنید که اینان چگونه عاشقانی هستند که این‌گونه با سخن نویددهنده رهبرشان که یگانه رابط بین آنان و عشق‌شان است به سوی خلوتگه راز و محل ملاقات دل‌دارشان می‌شتابند و خالصانه با معبودشان که همان عشقشان است به راز و نیاز می‌پردازند.

آن چنان خالص‌اند که برای اثبات ادعای خودشان سر و جان خویش را هم نثار می‌کنند تا این‌که بعد از اثبات سخن‌شان به دیدار معشوق‌شان نائل شوند.

آری این زمان که شما نظاره‌گر حرکت فوج فوج این عاشقان هستید و هر لحظه می‌بینید که چگونه این عاشقان زیاد می‌شوند، پس دیگر درنگ جایز نیست. ماندن درجا و همیشه تماشاگربودن دیگر دردی را دوا نمی‌کند، دیگر با حرف عاشقان را همراهی‌کردن زنگار دل را نمی‌زداید.

آری این زمان دیگر برجای نشستن و درنگ جایز نیست، چرا این‌که درنگ حتی لحظه‌ای دیگر باعث پشیمانی بی‌حد و حصر خواهد شد، پس ای کسانی که اکنون مستمع و یا خواننده این چند خط بدون ارزش هستید، از من بی‌ارزش که عاشقانی را دیده‌ام که چگونه در خون خویش غلطیده‌اند و در همان حال ذکر معشوق را فراموش نکرده‌اند این سخن را بشنوید.

از این پس هر لحظه‌ای که از عمرتان بگذرد و شما هنوز در شک و تردید باشید، بدانید که فرسنگ‌ها بین شما و یگانه معبودمان که همان عشق عاشقانی است که واقعاً عاشق شدند و سرانجام هم این عشق را با رنگ سرخ خون خود ثابت کردند فاصله می‌افتد.

 پس لحظه‌ای درنگ نکنید و بدون اتلاف وقت برای نزدیکی به معشوق عاشقان رفته حرکت بسوی میعادگاه عشق و محل دیدار و نزدیکی به او را آغاز کنید که خوب سفری را درپیش خواهید داشت.

رستگاری شما در گرو همین است که خدای تعالی چنین فرموده است: (آنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت کردند و در راه خدا با مال و جان‌شان جهاد کردند، آنها را نزد خدا مقام بلندی است و آنان رستگاران وسعادت‌مندان دو عالمند) پس دیگر جای هیچ‌گونه بحث و کلامی باقی نمی‌ماند زیرا کسی را توان حرف زدن در مقابل آیات قران دیگر نیست.

اما ای خواهران: برادرانتان با خون خویش نبرد کردند، اما شما با سیاهی حجاب خویش می‌توانید کاری کوبنده‌تر انجام دهید که این برای شما تنها کلامی است که از هر قطره غرق به خون عاشقی باقی می‌ماند پس شما هم با حفظ بیش از پیش حجاب خویش نبرد را طوفنده‌تر سازید.
انتهای خبر/ پسند https://armanekerman.ir/vdcexo8zxjh8xvi.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین