در وصیتنامه شهید «غلامعلی خشايی» آمده است: مادرم از شهید شدنم گریه نکن تا منافقین بدانند چیزیکه در راه اسلام دهیم، پس نمیگیریم.
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری «راه آرمان» شهید «غلامعلی خشايی» هفتم خرداد ۱۳۴۲، در روستاي كنارصندل از توابع شهرستان جيرفت به دنيا آمد. وی تا دوم متوسطه درسخواند، بهعنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. سرانجام در بيستودوم فروردين ۱۳۶۲، در شرهانی بر اثر جراحات جنگی شهيد شد. پيكر وی مدتها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص سال ۱۳۷۴، در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
گوشههایی از وصیتنامه شهید «غلامعلی خشايی» را میخوانیم:
با سلام و درود فراوان خدمت منجی عالم بشریت مهدی موعود و نایب برحقش امام خمینی و با سلام و درود خدمت شهدای صدر اسلام تاکنون و با سلام و درود خدمت ملت شهیدپرور ایران وصیتنامه خودم را [با] سخنی با پدر و مادرم شروع میکنم.
ای پدر و مادر میدانم که برای من زحمتهای فراوانی کشیدهاید و من قدر زحمتهای شما را نمیدانستم. ای مادر مبادا از شهیدشدن من ناراحت باشید زیرا که این راه را من خودم انتخاب کردم و این همان راهی است که حسینابنعلی انتخاب کرد.
ای مادر عزیز از شهیدشدن من گریه مکن لباس سیاه نپوش تا منافقین بدانند که مادران ما چیزی را که در راه اسلام بدهند پس نخواهند گرفت و امیدوارم مرا ببخشید و من شما را زیاد ناراحت کردم امیدوارم طلب آمرزش من را از حسینابنعلی بکنید.
سخنی با جوانان: ای جوانان نکند در رختخواب بمیرید که حسینابنعلی در میدان نبرد شهید شد.
و دیگر سخنی با مادران: ای مادران دلسوز مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید زیرا که نمیتوانید در روز قیامت جوابگوی زینب که هفتادودو شهید داد بدهید.
سخنی با اهالی ده خودمان: امیدوارم که بتوانید در راه اسلام قدم بگذارید و راه شهیدان را ادامه دهید و اگر من لیاقت شهادت را داشته و شهید شدم آیا کسی هست که اسلحه زمین افتاده من را بردارد و در آخر دعا برای امام را از یاد نبرید و دنبالهرو افکار و عقاید امام و دیگر روحانیان در خط امام باشید و استغفار و دعا از یادتان نرود و همیشه به یاد خدا باشید در آخر همه شما را به خدای بزرگ میسپارم.