تاریخ انتشار :يکشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۲۸
۰
plusresetminus
بازار کرمان که یادگاری از دوران صفویه است، اکنون شلوغ‌‌ترین روزهای سال را سپری می‌کند، هر سو را که می‌نگری خریدار و فروشنده‌ درحال گفتگو با یکدیگرند.
حال و هوای نوروز در قدیمی‌ترین بازار کرمان
به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه خبری «راه آرمان» روزهای پایانی سال همیشه تکاپو دوچندان که نه، بلکه صد چندان دارد.

در هر شهری علاوه بر انجام کارهایی چون خانه تکانی، خرید رخت و لباس جدید و ... این رسم و رسوم است که مردمان آن دیار را سرگرم خود می‌کند، برای مثال در کرمان ریختن سهن، درست کردن کماچ و سمنو از جمله کارهایی است که زنان این دیار حتما به انجام آن پایبند هستند.

برای دیدن حال و هوای روزهای مانده به نوروز در کرمان کافی است که در بازار قدم بزنیم، بازاری که بیش از ۶۰۰ سال است که  نوروز را دیده و حال و هوای این روزها را در دل خود به یادگار نگاه داشته است.

بازار کرمان که یادگاری از دوران صفویه است، اکنون شلوغ‌‌ترین روزهای سال را سپری می‌کند، بازاری که به گفته سیدمحمدعلی گلاب‌زاده نویسنده و تاریخ‌شناس کرمانی صاحبان مغازه‌اش سال‌ها در کنار هم با رأفت و پذیرش تفاوت‌ یکدیگر زندگی کرده‌اند.

در ابتدای راه بازار کرمان که به قدم‌گاه معروف است، میوه‌ فروشی‌ها و آجیل فروشی‌ها شلوغ‌تر از گذشته هستند، صدایی می‌شنوم، یکی از صاحبان مغازه بلند فریاد می‌زند « بیا این طرف بازار»، « آجیل امروزِ، نمک نوروزِ» سرم را برمی‌گردانم، مردم در برابر مغازه‌اش صف کشیده‌اند.

یکی می‌پرسد: تخمه و آجیل‌های شوره شده‌ات تازه هستند؟ و مغازه‌دار دستش را به سمت آجیل‌ها می‌برد، مشتش را پر می‌کند و می‌گوید: بیا امتحان کن.

دقیقاً در کنار مغازه آجیل فروشی، مغازه میوه فروشی است که از قضا خریداران سبزی‌هایش بیش از دیگر ارقام موجود در مغازه‌اش، طرف‌دار دارد.

به مشتری‌هایش نگاهی می‌اندازم از ۱۱ نفری که دور مغازه‌اش را گرفته‌اند، هشت نفرشان زنانی هستند که ضمن ایستادن در صف با یکدیگر در خصوص کارهای قبل از عید نوروز صحبت می‌کنند.

یکی از آنان‌ها درحالی‌ که زنبیل قرمزی در دست دارد و چادرش را به جلو می‌کشد، می‌گوید: ماه رمضان است و بچه‌ها قرمه‌سبزی دوست دارند، علاوه بر آن مهمان هم که داریم و بخاطر ایام نوروز مجبورم بیش‌تر از گذشته سبزی بخرم.

زنی دیگر به اعتراض می‌گوید اسفندماه که می‌آید «پشتم می‌لرزد»، کارهای خانه یک طرف، خرید و آماده کردن یخچال برای مهمانی‌ دادن یک طرف، امسال نتوانستم خودم شیرینی درست کنم، سفارش دادم.

از کنار این دو مغازه رد می‌شوم، همهمه خریداران و صدای بازاریان نشان از زنده بودن و جان داشتن بازار می‌دهد، راه‌رفتن به سادگی امکان پذیر نیست، گاهی تنه می‌خورم و گاهی مجبورم اندکی بایستم تا در ازدحام و شلوغی بازار راهی برای ادامه‌دادن پیدا کنم.

به دو کفش‌فروشی‌ می‌رسم، خاطراتم در من زنده می‌شوند؛ یاد دوران کودکی‌ام می‌افتم که هر سال برای خرید کفش‌های عید خود، به همراه پدر، مادر و خواهرانم به این‌جا می‌آمدیم و خرید می‌کردیم، جالب است؛ مغازه‌ها همچنان مثل گذشته شلوغ هستند.

 اگرچه در هر مغازه سه فروشنده حضور دارند اما هر بار صدایی معترض بلند می‌شود که آقا کفش با کد ... را چرا نمی‌آورید؟ 

داخل بازار سرپوشیده هم کمی از قسمت بیرونی‌اش ندارد، هر سو خریداری است و فروشنده‌ای که با یکدیگر در صحبت هستند تا جنسی فروخته و از طرفی خریده شود.

بی‌شک این بازار اولین سالی نیست که شلوغی‌های قبل زا عید را تجربه می‌کند بلکه تک‌تک آجرهای آن می‌توانند گواهی دهند که کرمانی‌ها هر سال قبل از عید پر تکاپو و شاد برای آغاز سالی جدید به این‌جا گام می‌گذارند.
انتهای خبر/ پسند






  






  https://armanekerman.ir/vdca0on6m49nea1.k5k4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما