همسر شهید مصطفی صدرزاده گفت: بعد از شهادت آقا مصطفی وقتی همراهی و حمایت معنوی الهی شهدا را می بینیم زندگی خیلی زیباتر می شود.
به گزارش سرویس فرهنگی راه آرمان؛ همسر شهید مصطفی صدرزاده در همایش مدافعان حرم و محافظین حریم در رفسنجان گفت: تمام کارهای آقا مصطفی معیار خاصی داشت که قابل سنجش و قابل درک نیست و نتیجهاش آن شد که ایشان به درجه شهادت رسید.
وی بیان کرد: شهید مصطفی صدرزاده طلبه بود اما شغلش آزاد بود به درآمد حلال بسیار اهمیت می داد، شغل ایشان برنج فروشی بود در این شغل با من عهد بسته بود که همراهش باشم و عهدش این بود ۷۰ درصد هزینه شغل برای کار فرهنگی و بسیج باشد و ۳۰ درصد مربوط به خرج خانه باشد.
همسر شهید صدرزاده افزود: صبر خانمها و محبت آقایان مانند دو کفه ترازوست هر چه صبر کمتر باشد محبت کمتر خواهد شد، با محبت آقا مصطفی تمام سختیهایی که داشتیم توانستیم تحمل کنیم، حساب و کتابهای ایشان بسیار دقیق و به همه کمک میکرد.
وی عنوان کرد: جدای از بعد نظامی بعد عاطفی ایشان هم قوی بود، با وجود روحیه لطیفی که داشت اما وقتی پای اعتقادات و اهل بیت به میان میآمد هیچ چیز جلودارشان نبود، یادم است اولین باری که به سوریه رفت به عنوان آشپز رفت در مدت سه ماه اول، پانزده روز با نیروهای افغانستانی به جنگ با داعشیها رفت.
وی بیان کرد: در زندگی، رفیق صمیمی من بود وقتی شهید شد احساس کردم بزرگترین تکیهگاهم را از دست دادم، همزمان با تحصیل، خانهداری و بچهداری میکردم و همسرم در این امور حمایتم می کرد، بزرگترین خصوصیات بزرگ این شهید بود که به خانواده و تربیت فرزند اهمیت میداد، خودشان کارهای شخصیشان حتی در زمانی که بیمار بود انجام میداد.
صدرزاده گفت: وقتی از سوریه برمیگشت بیشتر از اینکه من دلتنگی کنم ایشان دلتنگی میکرد، بعد از شهادت با فرماندهشان که صحبت میکردم در عین اینکه مشغول کار بود زمانی که میخواست برگردد برای خانوادهاش بیشتر دلتنگی میکرد و در ۹ سال که باهم زندگی کردیم به جز دو سال و نیم که در سوریه بودند در بقیه سالهایی که با هم زندگی میکردیم و ایشان شغلشان آزاد بود فقط دو روز که به راهیان نور رفتم از همدیگر دور بودیم.
همسر شهید صدرزاده در خصوص آخرین دیدار با همسرشان، گفت: آخرین دیدار ما در سوریه بود حدود یک ماه بعد از اینکه به سوریه رفته بود.
وی ادامه داد: با اشتیاق به فرودگاه رفتیم به محض اینکه به فرودگاه دمشق رسیدیم آقا مصطفی به استقبال ما آمد، آخرین خداحافظی ما در همان سوریه بود، روز آخر هم برای ما وقت گذاشت.
همسر شهید افزود: همراه فاطمه و محمدعلی به حرم حضرت رقیه رفتیم و خرید کردیم روز آخر بیرون غذا خوردیم، روز آخر وسایل ایشان را خودم بستم، موقع رفتن گفت این یک سری دیگر با پیروزی بر میگردم و این آخرین خداحافظی ما بود.
وی ادامه داد: واقعیت اینجا است وقتی از محبتهای بین خودمان میگوییم شاید برخی بگویند که چه جوری با رفتن و شهید شدن عزیزانمان لبخند میزنیم شاید گفتنش سخت باشد وقتی عزیزانمان میروند مخصوصا شهدای مدافع حرم؛ چون پس زمینه عکسشان یک حرم است و وقتی اینجا میرسی و نگاه میکنی به گنبد حرم، شرمندگی بر ما چیره میشود، یاد سختیهای خانم حضرت زینب(س) میافتیم.
این همسر شهید بزرگوار بیان کرد: زندگی بعد از شهادت شاید با عقل مادی نشود بسنجیم، بعد از شهادت آقا مصطفی و زندگی بعد از شهادت بسیار قشنگتر است وقتی همراهی و حمایت معنوی الهی شهدا را می بینید زندگی خیلی زیباتر میشود.
انتهای پیام/
منصور ایرانمنش عضو شورای شهر کرمان گفت: وضعیت خدماترسانی در تنها مرکز تعویض پلاک شهر کرمان توهین به مردم است، افرادی که به مرکز تعویض پلاک رجوع میکنند،...