در وصیتنامه شهید «محمد نجفی» آمده است: ما با خونمان و شما با رساندن پیام خون شهدا دین خود را به اسلام ادا کنید و اسلام را یاری کنید.
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری «راه آرمان» شهید «محمد نجفی» دوم فروردين ۱۳۳۹، در روستای كليان از توابع شهرستان بافت زاده شد. وی سواد خواندن و نوشتن نداشت. كشاورز بود، به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. سيزدهم آبان ۱۳۶۲، در پنجوين بر اثر اصابت گلوله به سر، شهيد شد. مزار وی در زادگاهش واقع است.
وصیتنامه شهید «محمد نجفی» را مرور میکنیم:
سلام به پدر و مادر و همسر و خواهران و برادران و فرزند عزیزم
امیدوارم که به سلامت باشید باری عزیزان، من در این لحظات آخر عمر میخواهم چند کلمهای بهعنوان وصیت بنویسم اولاً از شما میخواهم که بنده را حلال نمایید، زیرا در مدت عمرم ممکن است نسبتبه شما ایجاد ناراحتی کرده باشم، امیدوارم من را ببخشید.
درست است که در قرآ ن کریم سوره عنکبوت قسمتی از آیه ۷ آمده است به آدمی وصیت کردم که درباره مادر و پدر خود به نیکی رفتار کنید، اما خداوند به من این توفیق را نداد که بتوانم به شما خدمت کنم، زیرا از اول تولد تا به پایان سن بیست سالگی بهطور مستقیم مزاحم شماها بودهام و از بیست بهبعد هم بهطور غیرمستقیم.
امیدوارم بنده را حلال نمایید مسئله بعدی این است که مادرجان قبول دارم از دستدادن یک فرزند کار مشکلی است ولی اگر بدانید که پسرتان در چه راهی رفته است و بهخاطر چه و برای چه مطمئن هستم که هیچ ناراحت نمیشوید.
امیدوارم با شنیدن خبر شهادتم هیچ ناراحت نشوید و مثل روز تولدم جشن بگیرید. همچنین مادرجان از شما میخواهم که در موقع آوردن جسدم اگر بدستتان افتاد مانند عروسیام برایتان شادی بههمراه داشته باشد، زیرا شما باید افتخار کنید فرزندی که در دامن شما پرورش یافته است میخواهد جواب صدای (هل من ناصر ینصرنی) امام حسین (ع) را بدهد.
آیا شما وقتی به عاشورا فکر میکنید نمیگویید که اگر روز من هم در صحرای کربلا بودم و فرزندی داشتم چهکار میکردم البته به این فکر افتادهاید و پیش خود میگفتید اگر من آنجا بودم و فرزندی هم داشتم آن را قربانی اسلام میکردم پس الان موقع آن رسیده است.
صحبت با همسرم، همسرم هربانم امیدوارم که در تربیت فرزندانمان هیچ کوتاهی نکنید و آنان را خدمتگذار برای اسلام بهبار آورید و مبادا شما بخاطر از دستدادن همسر خود نگران و پریشان شوید و دشمنان اسلام را خوشحال بگردانید، مبادا یک قطره اشک از چشمانتان بهعنوان ناراحتی از شهادت بنده جاری شود، مبادا با عکسالعمل خود در مقابل شهادتم موجب ضرر و زیانی برای جامعه اسلامی شوید، مبادا کاری کنید که امام زمان (عج) از شما ناراحت شود.
در آخر از شما و تمامی ملت مسلمان میخواهم ماها که داریم میرویم کاری حسینی کردیم اگرخدا قبول کند و شما هم کاری زینبی کنید، یعنی ما با خونمان و شما با رساندن پیام خون شهدا دین خود را به اسلام ادا کنید و اسلام را یاری کنید.
در پایان از همگی خواستارم که بنده راحلال کنید و از پشتیبانی اسلام دست برندارید.